رقیب

تنها کسی که همیشه مراقب شماست خداست

تنها کسی که همیشه مراقب شماست خداست

عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

 

«نفائس الفنون» فی عرایس العیون

یکى از دایرة المعارف‏هاى نفیس فارسى که تا حدى از نظرها دورمانده، نفائس الفنون فى عرایس العیون است.این کتاب در قرن هشتم هجرى تألیف شده و گنجینه‏اى گرانبها از ادب و فرهنگ گذشته این آب و خاک مى‏باشد.نفائس الفنون تمامى علوم و فنونى را که در قرن هشتم هجرى شناخته شده بود، دربردارد. نویسنده با شکیبایى فراوان و آگاهى عمیق به علوم و مسائل آن پرداخته است.ابتدا از علم تعریفى جامع به دست مى‏دهد و سپس به تقسیم بندى و طبقه‏بندى علوم مى‏پردازد و آن گاه هر علم را با اجزا و فروع آن مورد تدقیق قرار مى‏دهد.و هیچ علم و فنى را از قلم نمى‏اندازد.از کت‏بینى(اکتاف)گرفته تا هندسه و جبر و مقابله و از قیافه‏شناسى تا مکانیک(علم حیل)همه را آورده است.مؤلف این کتاب نفیس، علامه شمس الدین محمد بن محمود آملى، از علماى قرن هشتم هجرى است.که در عهد الجایتو سلطان محمد خدابنده مى‏زیست و مدرس در سلطانیه بود.او با قاضى عضد الدین ایجى (1) همواره مجادله و مناظره داشت.قاضى نور الله شوشترى (2) در کتاب خود، پس از ذکر عباراتى که دال بر شیعى بودن آملى است، مطالبى مى‏آورد و رجحان او را در علم و دقت بر قاضى عضد ایجى اثبات مى‏کند.وفات آملى در 753 در شیراز بود و در کتاب شد الازار آمده است که او در آن شهر مدفون است.

در نفائس الفنون، در تقسیم علوم چنین آمده است:«بدان که، علم به قسمت اولى منقسم شود با حکمى و غیر حکمى...حکمت عبارتست از علم حقایق اشیاء چنانکه باشد.و قیام نمودن به کارها چنانکه باید به قدر استطاعت، تا نفس انسانى به کمالى که متوجه است بدان برسد.پس منقسم شود به دو قسم:علمى و عملى.علمى(حکمت علمى):تصور حقایق موجودات است و تصدیق به احکام و لواحق آن چنان که فى نفس الامر باشد به قدر قوت انسانى.و(حکمت)عملى:

ممارست حرکات و مزاولت صناعات از جهت اخراج آن در حیز قوت باشد به حد فعل به شرط آن که مؤدى بود و از نقصان به کمال به حسب طاقت بشرى...

...و علوم غیر حکمى منقسم شود به قسم، دینى و غیر دینى.و علوم دینى یا عقلى‏اند یا نقلى یا مرکب از هر دو...و علم غیر دینى همچو علم محاورى...و بعضى از ایشان قسمت بدین وجه کنند که علوم یا شرعى است یا حکمى یا جامع متین شرعى و حکمى که آن تصوف است...» (3)

بدین ترتیب مؤلف، مبناى کتابش را بر تقسیم علوم به حکمى و غیر حکمى مى‏نهد و آن‏ها را علوم اوایل و علوم اواخر مى‏نامد.

ابتدا علوم اواخر را شرح مى‏دهد و آن را به چهار دسته تقسیم مى‏کند که هر کدام شامل چند فن است.

علوم اواخر:

الف:علوم ادبى، شامل:علم خط، علم لغت، علم تصریف، علم اشتقاق، علم نحو، علم معانى، علم بیان، علم بدیع، علم عروض، علم قوافى، علم تقریض، (4) ، علم امثال، علم دواوین، علم انشا، علم استیفا.

ب:علوم شرعى، شامل:علم کلام، علم تفسیر، علم حدیث، علم اصول، علم فقه، علم قرائت، علم خلاف، علم سجلات شرعى، علم دعوات.

ج:علم تصوف، شامل:علم سلوک، علم حقیقت، علم مراصد (5) ، علم حروف، علم فتوت.

د:علم محاورى، شامل:نفس علم محاورى، علم تواریخ و سیر، مقالات اهل عالم، علم انساب، علم غزوات و غزوه‏هاى رسول الله ص، علم احاجى، قسمت دیگر کتاب شامل علوم اوایل است بدین ترتیب:

علوم اوائل:

الف:حکمت، شامل:علم تهذیب اخلاق، علم تدبیر منازل، علم سیاست و مدن،

ب:اصول حکمت نظرى، شامل:علم منطق، فلسفه اولى، علم الهى، علوم طبیعى.

ج:اصول ریاضى، شامل:استقسات(هندسه)، اسطر نوما(نجوم)ارثماطیقى(اعداد)

د:فروع طبیعى:شامل:طب، کیمیا، سیمیا (تسخیر و طلسم)، تعبیر خواب، علم فراست، احکام نجوم، خواص اشیا، علم حرف الطبیعه، علم دم و هم.

ه:فروع ریاضى:شامل:علم هیئت، علم مناظر، علم حساب، علم جبر و مقابله، علم مساحت، علم صور کواکب، علم ارقام و اسطرلاب، علم مسالک و ممالک، در وفق اعداد، علم رمل، علم حیل، در ملاعب.

*** شمس الدین آملى با حوصله تمام این بخش‏ها را تعریف مى‏کند و مورد بررسى قرار مى‏دهد و از آنجا که طبع شاعرانه‏اى داشته، در جاى جاى کتاب اشعار فراوان مى‏آورد.گاهى نیز اشعارى را به عربى و فارسى-که سروده خود اوست-ذکر مى‏کند.

در بخش علوم ادبى در باب شعر به کمک احادیث ثابت مى‏کند که با داشتن شرایطى، سرودن شعر رواست.از جمله آن که:«از کعب بن مالک روایت کرده‏اند که او گفت:من با رسول اللّه ص گفتم:ان اللّه قد انزل فى الشعر ما انزل.فقال النبى ص ان المؤمن یجاهد بسیفه و لسانه». (6)

همچنین روایتى را که پیامبر اکرم به«حسان ثابت» شاعر معروف گفت:«اهج المشرکین(مشرکان را هجو کن)آورده است و به دنبال آن، داستان غدیر خم را ذکر کرده و این که حسان ثابت آن را به شعر درآورده باست»:

ینادى رسول اللّه یوم غدیرهم

بخم و اسمع بالرسول منادیا

فقال و من مولاکم و ولیکم

فقالوا و لم یبدوا هناک التعادیا

الهک مولینا و انت ولینا

و لن تجدن منا لک الیوم عاصیا

فقال اذن ثم یا على فاننى

رضیتک من بعدى اماما و هادیا

و من کنت مولاه فهذا ولیه

فکونوا له انصار صدق موالیا

هناک دعا اللهم و ال ولیه

و کن للذى عادى علیا معادیا

(7) بیان این داستان و اعتبار بخشیدن به غدیر خم از سوى مؤلف دلیل محکمى بر شیعى بودن اوست.

نفائس الفنون، اطلاعات سودمندى درباره آنچه که در روزگار نویسنده در امور جارى و ادارى مملکت، حاکم بوده به ما مى‏دهد.از جمله پاره‏اى از اصطلاحات دیوانى را این‏طور توضیح مى‏دهد:

دیوان:عبارتست از جمع متفرقات مردم جهت ترتیب امور مملکت.

دستک:آنچه مهمات روز به روزى برآن نویسند.

تذکره:آنچه به حاکم نویسند و جواب بستانند.

حکایت:عبارتى که تقریر کمیت حشو و بارز کنند.

قبض:آنچه مودى بستاند.

مرسوم:آنچه سال به سال به کسى دهند جهت مبارشت شغلى معین

معیشت:آنچه تا او زنده باشد بدهند از براى شغلى.

ادرار:آنچه بر سبیل انعام به کس دهند استمرارا و توریثا.

تنظیر:تملکى آنچه از ادرار تملکى باز رانند. (8)

توفیر:آنچه از تصرفات بیرون آرند و مهمل بوده باشد.

در قسمت تواریخ و سیر که در بخش علوم محاورى از علوم اواخر آمده تاریخ را از آفرینش جهان و آدم آغاز مى‏کند و پس از شرح حال پیامبران به بیان ملوک پارسى مى‏پردازد.از کیومرث شروع مى‏کند و پیشدادیان، اشکانیان، ساسانیان و همچنین ملوک بعد از اسلام را تا سلطنت الجایتو سلطان محمد خدابنده که معاصر مؤلف است، شرح مى‏دهد.سپس به مقالات اهل عالم مى‏پردازد و ادیان یهود و مسیحیت را بیان مى‏کند و پس از آن فرق مختلف اسلامى را که اهل اصول اسلامى مى‏داند، معرفى مى‏کند، (معتزله، جبریه، صفاتیه، خوارج، مرجئه، وعیدیه، شیعه).

در بخش علم مسالک و ممالک، اطلاعات‏ جغرافیایى سودمندى ارائه مى‏دهد از جمله درباره کشورهاى مهم اروپایى که در آن روزگار به بلاد افرنج معروف بودند؛«...یکى ایرینا(ایرلند)، آن زمین را، خاصیت آن است که در آن حشرات زهردار متولد نشوند و مردم آن جا دراز عمر باشند و سرخ روى و بلند بالا و قوى هیکل...و نام جزیره دیگر انکله‏تر (انگلستان)و او را کوهیست که معدن زر و نقره و آهن و مس و قلعى نیز در آن‏جا باشد..و بعد از آن ولایتى است بغایت بسیط و عریض، پادشاه آنجا را ریدافرنس خوانند و خراج انکله‏تر بدو دهند..ولایت المانیه که تختگاه قیاصره است در جنب او است و ریدافرنس با دوازده پادشاه معتبر خراج به پادشاه المانیه دهند و در جنب المانیه مملکتى دیگر هست که آن را بوهمیا خوانند...و بالاى آن هم بر خط مشرق ولایتى است نام آن تولوزه و بالاى آن شهریست معتبر نام اوبریس(پاریس)در آنجا مردم از مقیم و غریب مشغولند...» (9)

انکلترا، Engleterra یا England است که قسمت اعظم جنوب بریتانیا را شامل مى‏شود و از شمال به اسکاتلند و از غرب به ولز محدود مى‏شود و مرکز آن لندن است.این نام(انکلترا)در بیشتر متون عربى گاهى به تمامى بریتانیا اطلاق مى‏شود.ولایت المانیه ظاهرا باید، همین آلمان امروزى باشد.ریدفرانس (پادشاه فرانسه)ظاهرا(رى)در فرانسوى قدیم به معنى پادشاه بوده است.بوهمیا(Boheme)بوهم، ناحیه‏اى است در چکوسلواکى امروز که در قرن پنجم میلادى اسلاوها آن را از ژرمن‏ها گرفتند.حکومت منطقه بوهم اکثرا تابع امپراتورى ژرمنى بود در سال 1919 معاهده سن ژرمن آن را بخشى از کشور چکوسلواکى قرار داد.

نثر نفائس الفنون ساده و بدون هر گونه تعقید است.قضیه فیثاغورس را در هندسه که«در مثلث قائم الزاویه مربع وتر برابر است با مجموع مربع‏هاى دو ضلع دیگر»این‏طور شرح مى‏دهد:«هر مثلثى قایم الزاویه که فرض کنیم، مربع وتر و زاویه قایمه او مساوى دو مربع هر دو ضلع او باشد

در پایان آنچه درباره نفائس الفنون مى‏توان گفت این است که دائرة المعارفى فارسى است که مشابه آن مى‏توان نهایة الادب نویرى را در عربى نام برد.با این فرق که علامه آملى دید گسترده‏تر و علمى‏ترى در کتابش ارائه مى‏دهد و اصرار دارد که از حوزه علم و منطق علمى خارج نشود.و نیز نهایة الادب و مانند آن بیشتر به علوم ادبى پرداخته‏اند.

امید است این کتاب دوباره تصحیح شود و بطور پاکیزه‏اى با شرح و توضیح بیشتر چاپ گردد.

پى‏نوشتها:

(1).قاضى عضدایجى(701-756 ه.ق)از فقیهان مشهور شافعى است.اثر مشهور او مواقف در علم کلام است.

(2).قاضى نور الله بن سید شریف الدین شوشترى مرعشى (952-1019 ه ق)قاضى، محدث و از علماى بزرگ شیعه است و به«شهید ثالث»نیز شهرت دارد.اثر مهم او مجالس المؤمنین است.

(3).نفائس الفنون صفحه 14، 15، 16

(4).علم تقریض:علم کیفیت انشا، شعر

(5).علم مراصد:شامل علوم فریضت(علم مبانى اسلام)، دراست، وراثت، حال(عرفانى)، خواطر(عرفانى)ضرورت(عرفانى)، سعت، یقین، لدنى و موازنه میان شریعت و طریقت است.

(6 و 7).نفائس الفنون ص 170

(8).نفائس الفنون ص 327

(9).نفائس الفنون ص 495-493

(10).نفائس الفنون ص 24

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۴۵
میخ چکشی

روایت لطیفی را مرحوم کلینی از امام هفتم (علیه السلام) نقل فرموده، که مرحوم محقق داماد، در شرح آن بیان شیرینی دارد.

حدیث این است که حضرت فرمود: «إنّ أبدانکم لیس لها ثمن إلاّ الجنّة، فلا تبیعوها بغیرها»[1] بدن شما به اندازه بهشت می‏ارزد؛ آن را به غیر بهشت نفروشید. که ضرر خواهید کرد.

مرحوم محقق داماد می‏فرماید: این روایت ناظر به آن است که روحتان فوق بهشت است. روح را باید به «جنّة اللّقاء» بدهید.

روحتان بایستی به ﴿عند ملیکٍ مقتدر﴾ برسد و بهترین راه برای عنداللهی شدن روزه گرفتن است[2].

باطن روزه به صورت لقای خدا ظهور می‏کند و برای انسان، همتی بالاتر از لقای حق فرض ندارد. چون انسان موجودی ابدی است که هرگز از بین نمی‏رود، بلکه در نهایت از عالَمی به عالَم دیگر منتقل می‏شود. اگر باطن روزه نصیب او شد، پیوسته در محضر حق است؛ بدون اینکه از حضور دایمی رنج ببرد. یکنواختی در بهشت رنج‏آور نیست، اصولا ً در آنجا رنجی وجود ندارد؛ خواه بهشت ظاهری که ﴿جنّات تجری من تحتها الأنهار﴾ باشد یا بهشت معنوی. انسان بدون اینکه رنج و خستگی و تشنگی و گرسنگی را بچشد،لذت سیری را احساس می‏کند؛ وضعیت بهشت مانند دنیا نیست.
[1] ـ کافی، ج 1، ص 19، ح 12.
[2] ـ : «جعله (علیه‏السلام) الجنّة ثمن البدن، إشارة إلی أنّ ثمن جوهر النفس المجرّدة هو الله سبحانه فکأنه (علیه‏السلام) قال: أما إنّ أبدانکم ثمنها الجنّة فلا تبیعوهها وأمّا نفوسکم المجرّدة وأرواحکم القدسیّة فإنّما ثمنها هو الله سبحانه والفناء المطلق فیه وفى مشاهدة نور وجْهه الکریم فلا تبیعوها بغیره» (تعلیقه میرداماد بر اصول کافی، ص 38).
کتاب حکمت عبادات حضرت آیه الله جوادی آملی صفحه 136

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۵۴
میخ چکشی

بسم الله الرحمن الرحیم

موسسه فرهنگی انشاء (اندیشه های ناب شیعی ایرانی اسلامی ) چندی است که با همت و همکاری چندی از طلاب فرهیخته، پا به عرصه جهاد و مسئولیت نهاده است.

این موسسه به راه افتاده است تا واحدی باشد برای دردمندان از نخبگان جامعه، تا در آن به یاری خدا، برای تحقق بعضی از منویات مقام معظم رهبری و ادای دِین نسبت به جامعه و دین ،چاره و برنامه ای اندیشه کند.

بیان الگو:

پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله اسلام را بنیان گذاری کردند. شریعتی که سخنش این است:

« برای تمامی ابعاد زندگی انسان حتی جزئی ترین مسائل آن به منظور رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی برنامه و راهکار دارم. »

این آیین از آنجا که مبدأش وحی وکلام الهی بود نیاز به تبیین داشت و انجام این امر خطیر بر عهده­ ی معصومین علیهم السلام قرار گرفت.

ایشان نیز به علت مبارزه­ ی گروهی معاند و عدم پذیرش حق و کاهل بودن عقول از فهم مطالب عمیق دینی، مطالب عمیق را در پرده بیان می فرمودند، از این رو عالمان دینی کاری بس دشوار در کشف مطالب دین در پیش رو داشته و دارند. یکی از آن عالمان، که موفق در به انجام رسانیدن این مهم از دین شد حضرت امام خمینی رحمة الله علیه بودند.

راهکارهای امام خمینی رحمة الله علیه در پیاده کردن نظر اسلام در حوزه حکومت.

امام خمینی رحمة الله علیه برای به ثمر رساندن نظر اسلام در رابطه با سیاست اقدامات زیر را انجام دادند:

1- حکمت متعالیه را فرا گرفتند که منظور از حکمت متعالیه؛ جامع قرآن، برهان و عرفان است.

- قرآن در اینجا اعم است از کلام الله مجید و روایات  معصومین علیهم السلام.

- برهان اعم است از مشاء، اشراق و حکمت صدرا

- عرفان اعم از عرفان نظری و عرفان عملی، اخلاق نظری و عملی

آیت الله جوادی آملی در مقدمه جلد اول کتاب رحیق مختوم که شرح اسفار جناب ملاصدرا رحمة الله علیه می باشد، غایت حکمت صدرایی (حکمت متعالیه) را امام معصوم علیه السلام میداند.

امام خمینی رحمة الله علیه نیز به عنوان یکی از شاگردان برجسته­ ی این مکتب همین راه را در پیش گرفت و تا حد ممکن به یک حکیم متأله بدل گردید.

2-امام خمینی رحمة الله علیه نظریه­ی سیاسی اسلام (ولایت مطلقه فقیه) را با ابزار حکمت متعالیه استخراج نمود.

3-آن را تدوین و تدریس نمود. (ایشان این مهم را در دوران تبعید در نجف اشرف انجام دادند.)

4- به واسطه­ ی آن انقلاب اسلامی ایران را بنیان گذاری نمود.

به نظر میرسد این الگو، الگویی کارآمد جهت به انجام رسانیدن مابقی انقلابها در عالم باشد یعنی انقلاب در زمینه­ ها­یی که به حوزه­ ی انسان باز می گردد اعم از روانشناسی، طب، اقتصاد، مدیریت و هکذا.

به بیان دیگر اگر کسی می خواهد تحولی در زمینه ی علوم انسانی ایجاد کند باید به همان راهی برود که بنیانگذار انقلاب اسلامی رفت یعنی:

v       حکمت متعالیه را فرا بگیرد.

v       در یکی از رشته ها نظریه اسلام را استخراج نماید.

v     نهاد اجتماعی آن را ایجاد کند. 

حال اگر کسی بخواهد در تمامی رشته های علوم انسانی تحولی ایجاد نماید ناگزیر باید محور کارش را بر روی انسان قراردهد. برای تحقق این هدف می بایست:

اولاً حکمت متعالیه با تعریفی که از آن بیان شد را فرا گیرد تا نقشه ­ای از هستی را داشته باشد و روشهای کشف واقعیت را از جهان هستی و انسان بدست آورد. و بتواند نقشه نفس را بر نقشه هستی منطبق کند. ثانیاً نظریه اسلام را در زمینه انسان شناسی و خودشناسی استخراج نماید، برای تحقق این مهم می بایست گام اول نقشه ای از انسان بر اساس نظر اسلام تهیه گردد، که عالم بدان باید روابط علی و معلولی حاکم بر آن را کاملا بداند و تاثیرات متقابل بدن، نفس محیط طبیعی و ماوراء طبیعت را بشناسد.

بدن           بدن

نفس         نفس

محیط        محیط

ماوراء        ماوراء

 بزرگان زیادی در طول تاریخ اسلام هر کدام به فراخور موقعیت نقشه ای از انسان ارائه نموده اند روش تحقیق ایشان در بدست آوردن این جداول وجودی مورد  قبول دین مبین اسلام بوده و این روشهای تحقیق شامل روش نقلی، عقلی، شهودی و تجربی می باشد.

موسسه انشاء پس از بیست سال تلاش و جمع آوری نظریه­ ی بزرگان و صاحبان فکر و اندیشه در این حوزه از قبیل ابن سینا، ملاصدرا، خواجه عبد الله انصاری، حاج ملاهادی سبزواری، ملا احمد نراقی، حضرت امام خمینی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله حسن زاده آملی علیهم رحمه الله موفق به تهیه نقشه­ ای از انسان گردید که دارای خصوصیات ذیل می باشد:

1.اساس اصلی این نقشه برگرفته از طراحی نقشه­ ی توسط پیامبراعظم صلی الله علیه وآله، امام علی علیه السلام، امام صادق علیه السلام و امام رضا علیه السلام است.

2. این نقشه با فرمایشات هیچ یک از بزرگانی که در این حوزه قلم زده اند معارض نیست.

3. از تمامی طراحی های قبل که توسط بزرگان پیش گفته انجام شده و از تک تک آنان کاملتر است.

4. مهمترین ویژگی آن قابلیت اجرای آن می باشد.

گام دوم روشهایی که بتوان هر فرد انسانی را بر آن نقشه تطبیق نماید را کشف کرده باشد برای این منظور موسسه انشاء بیش از ده روش بدست آورده است.

گام سوم: بتواند براساس گام های اول و دوم، بهداشت، سلامت و رشد جسم و جان آدمی را تامین نماید.

ثالثاً: نهاد اجتماعی متناسب با این علم را تولید کرده و در اختیار و خدمت مردم مسلمان قرار دهد. این نهاد همان مرکز مشاوره بر اساس مبانی اسلامی است.

بخش های مختلف موسسه انشاء عبارتند از:

مشاوره:

این بخش در واقع یکی از مصرف کنندگان محصولات قسمت تحقیقات موسسه انشاء می باشد که به طور اختصار به بیان آن می پردازیم.

همانطور که اشاره گردید محور فعالیت های علوم انسانی بر اساس نفس از منظر اسلام قرار می­ گیرد .حال در علم روانشناسی به طور مستقیم با خود نفس و متعلقات و خواصی (افعال و انفعالات)که از آن ظهور و بروز می نماید رو به رو هستیم.

هر پدیده ­ای که در بدن یا نفس انسان به وجود می­ آید بلا شک حداقل از یکی از چهار منشا زیر نشات می گیرد:

1. شاکله فعلی نفس        2. وضعیت کنونی بدن       3. محیط پیرامون          4. موجودات ماورایی

در مرکز مشاوره به فضل الهی، هدف؛ ایجاد تعادل در افراد مراجعه کننده با در نظر گرفتن وضعیت اختصاصی هر یک از آنها از لحاظ نفس، بدن و ... می باشد و پس از آن به حول و قوه الهی هدایت به سمت تعالی؛ یعنی ایجاد یک نفس متعادل و متعالی که مصداق اشرف مخلوقات گردد می باشد.

در این مرکز در مورد موضوعات مختلف که اهم آنها در ادامه خواهد آمد مشاوره ارائه می شود.

1.          مشاوره اعتقادی

2.          مشاوره اخلاقی روحی

3.          مشاوره خانواده

4.          مشاوره ازدواج

5.          مشاوره کودک

6.          مشاوره تحصیلی

7.          مشاوره شغلی

8.          مشاوره تغذیه وطب

9.          انجام تست های مختلف از قبیل

عقل سنج

اراده سنج

 دروغ سنج

 نشاط سنج

مشاور سنج


مشاوره اعتقادی

بر اساس تحقیقات دانشمندان مسلمان در طول قرون گذشته اولین مرحله از فرآیند تصمیم گیری آدمی منوط به بینش او می­باشد به طوری که ریشه و اساس تصمیمات او به علم و آگاهی و قضاوت او درباره­ی حق و باطل، خیر و شر، نفع وضرر، باز می­گردد.

بر این اساس همه جهت گیری های انسان در زندگی و بخش عمده­ ای از آنچه شکل و شاکله­ ی هیات باطنی و واقعی انسان را می­ سازد به عقیده و باور­های اوست. این عقاید و باورهاست که به انسان انگیزه عمل و به زندگی وی جهت می دهد و راهنمای او به سوی حق یا باطل است. از این رو می­ توان گفت که ریشه­ ی تمامی مشکلات و مسائل موجود پیرامون ما به خاطر عدم وجود اعتقادات صحیح است. زیرا که اعتقادات مطابق با واقع یک شخص وی را در مسیر صحیح زندگی قرار می دهد و راه رسم درست زندگی را به وی می­ آموزد. از همین رو است که دین اسلام بیش از هر چیز به تصحیح عقیده­ ی انسان اهمیت می­دهد. به نظر می رسد منشاء عقاید هر کسی یا نفس او، یا بدنش، یا محیطش و یا ماوراء طبیعت است بنابراین برای اصلاح اندیشه او، به تناسب منشاء اندیشه نادرستش، راهنمایی متناسبی صورت می پذیرد.

موسسه انشاء با توجه به رویکرد خاص خود در شیوه تحقیق و اقامه دلیل، پاسخ­گوی سوالات مراجعین محترم در زمینه مسائل اعتقادی به صورت رایگان می باشد.


مشاوره اخلاقی روحی

همگان می­ دانیم که آدمی شیئی واحدی است که دارای مراتب گوناگون می­ باشد یکی از این مراتب همین بدن ظاهری که جسمانی است و دیگری روح و نفس انسان که مجرد است.

انسان در هریک از این دو مرتبه دچار درد و لذت، غم اندوه و.... می شود. انسان باید برای درمان هر کدام از بیماری­های این 2 قسم به متخصص آن مراجعه نماید. همه می­دانیم که دردها و بیماری­ها و امراضی که بدن به آن­ها دچار می­گردد، پاسخ گو و درمانگر اش علم طب است. اما دردها و بیماری­های روح چیست وچگونه درمان می­شود؟

مطمئناً هر یک از ما اگر به شخصیت و درون خود نگاهی بیندازیم و خود را منصفانه مورد بررسی قرار دهیم مشکلات و کجی­ هایی را در روحیات خود شاهد هستیم. در علم اخلاق از این مشکلات وکجی­ ها با عنوان رذیله­ های اخلاقی یاد می­شود که اگر درمان نگردد موجب هلاکت ابدی انسان می شود. از طرف دیگر اگر این رذائل به درستی شناسایی و ریشه­ یابی گردند و راه درست درمانشان پیگیری شود؛ موجب رسیدن انسان به سعادت و صعود و سیر او در مسیر رشد و تعالی می­گردد.

مشاورین این رشته در موسسه انشاء با توجه به سابقه­ ی چندین ساله­ ی خود در این رشته، ابتداءاً دلیل بروز بیماری­های روحی را بر اساس نقشه نفس سپس به شناسائی راه­های درمان آن بیماری پرداخته و در نهایت بهترین راه درمان آن بیماری را با در نظر گرفتن همه­ ی شرایط من جمله شخصیت مراجعه کننده انتخاب و آن را به وی ارائه می­نماید.


مشاوره خانواده

همیشه از خانواده به عنوان مهمترین رکن جامعه یاد می­گردد . رکنی که اگر به درستی تدبیر گردد می­تواند جامعه­ ای سالم و پر رونق به وجود آورد. اینکه یک خانواده در چه مرحله ای از رشد و تعالی قرار دارد و چگونه می­تواند مسیر رشد وتعالی را بپیماید نیازمند تحلیل درست و صحیح می­باشد تحلیلی که با مبانی اسلام همخوانی داشته باشد. فقط در صورت وجود یک تحلیل درست است که می­توان راه رشد و تعالی را پیدا کرد و قدم در آن گذاشت.

همچنین در جامعه­ ی امروز دیده می­شود که گاهی افراد یک خانواده دچار مشکلات و اختلافاتی می­گردند اختلافاتی که بعضاً چندان جدی نیست و به راحتی قابل حل و فصل می­باشد. اما متاسفانه به دلیل تشخیص نادرست و تحلیلات اشتباه به مساله­ ای لا ینحل تبدیل می­گردند.

در این مرکز، مشاوران پس از صحبت با افراد خانواده به شناسایی و شناخت دقیق مسائل و مشکلات اجتماعی آن خانواده می­پردازند و پس از بررسی راه­ حل­ های موجود، بهترین آن راه ها را که در واقع راهی بر اساس مبانی اسلام می باشد، به مراجعین محترم ارائه می نمایند. راه­ حل­ هایی که سبب نیل آن خانواده به سمت مسیر رشد و تعالی باشد. انشاء الله

 

مشاوره ازدواج

خانواده نهادی است که بر پایه­ ی ازدواج زن و مرد، شکل گرفته و با تولید مثل، توسعه می­ یابد. این نهاد اساس سازندگی شخصیت انسان و مهمترین علت و عامل تکامل بشر است. حال باید دید کدام خانواده عامل تکامل و آرامش زندگی است و چگونه می­توان چنین خانواده­ای تشکیل داد، موانع تشکیل این خانواده چیست؟ راه تحکیم این نهاد و افزایش آرامش در خانواده کدام است؟ و چگونه می­توان از متلاشی شدن این نهاد مقدس، جلوگیری نمود؟

در جواب باید گفت: اسلام که برنامه­ ی تکامل انسان است برای تاسیس و تحکیم این نهاد و پیشگیری از متلاشی شدن آن، رهنمودها و توصیه­ هایی ارائه کرده است.

در موسسه انشاء با بهره گیری از توصیه­ ها و رهنمودهای ارائه شده در قرآن و روایات معصومین «سلام الله علیهم» راهکاری برای این موضوع ارائه می­دهد بدین صورت که ابتدءاً چند مرحله تست از طرفین دختر و پسر مراجعه کننده گرفته خواهد شد. این تست ها صد­درصد بر اساس مبانی اسلامی تهیه  شده است و ربطی به تست های غربی ندارد.

پیشنهادی مبنی بر مساعد بودن یا نبودن زمینه­ ی این ازدواج برای زوجین ارائه خواهند داد که بنا بر درخواست مراجعه کننده، مشاوره­ای پیرامون آن نظر هم ارائه خواهند داد. زیرا دو نفری که قرار است به واسطه­ ی عقد ازدواج در کنار هم قرارگیرند، هر چند خوب باشند به علت اختلاف در محیط تربیت و دیگر موارد، ممکن است اختلافاتی داشته باشند. مانند دو ظرف مرغوب شیشه ای که هنگام کنار هم قرار­گرفتن صدایی از آنها بلند می­شود و مشاوره­ حکم ضربه­ گیر میان آن دو را دارد و باعث می­شود که خدای ناکرده این دو ظرف نشکند. در مشاوره انتظارات زوجین از یکدیگر تنظیم می گردد و مشکلاتی که ممکن است در ادامه مسیر برای آنها پیش بیاید تبیین گردیده، راه تدبیر آنها بیان می­شود. درصورتی هم که پیشنهاد بنابر عدم ازدواج بود و زوج مراجعه کننده قصدشان بر ازدواج باشد؛ باز هم مشاوره می تواند تنش های پیش روی آنها را تبیین کرده و راه حل آن را بیان کند، تا خدای ناکرده به جدایی ختم نگردد.


مشاوره کودک:

بدون شک یکی از بزرگترین و بهترین هدایا و نعمت های الهی به یک خانواده، متولد شدن فرزند در آن محیط است. بدون شک می­توان از فرزند به عنوان یکی از بزرگترین و بهترین هدایا و نعمت­های خداوند به خانواده ها یاد کرد. نعمتی که علاوه بر شیرین کردن زندگی و محیط خانواده، مسئولیتی مهم و سنگین را هم به دنبال می­آورد مسئولیتی پیرامون رشد و تربیت صحیح آن فرزند.

اما راه و رسم تربیت صحیح یک کودک چیست؟ راهی که مد نظر خداوند متعال و اسلام باشد که نتیجتاً او را به سوی آینده­ای روشن هدایت نماید؟

به جرات می توان گفت شناخت راه صحیح تربیت برای هر کودکی حاصل نمی­شود، مگر اینکه بتوان دیدی جامع نسبت به او پیدا کرد. دیدی که تنها با بررسی دقیق استعدادها و علایق وی بدست می آید.

مشاورین متخصص موسسه در موضوع کودک پس از انجام چند مرحله تست برای کودک و بررسی آن تست­ها نظری را به پدر و مادر کودک ارائه می­نمایند.

که این نظر در بردارنده­ ی مطالب و نکات فراوانی در راستای رشد و تعالی کودک می باشد که اجمالاً تعدادی از عناوین این مطالب در ادامه ذکر می­شود:

1-    نقاط ضعف و قوت کودک ( استعدادهای پیدا و پنهان کودک مراجعه کننده )

2-    راه های درمان و برطرف کردن ضعف ها و تعالی قوت ها

3-    چگونگی برخورد والدین و مربیان کودک

4-    نحوه مطالعه و درس خواندن وی

5-    تغذیه مناسب

6-    آنچه کودک می بایست تعلیم ببیند

7-    آنچه در کودک می­ بایست مورد تربیت واقع شود.

 

مشاوره تحصیلی

آموختن علم ودانش از وظایفی است که بر عهده ­ی هر فردی قرار داده شده است. اما باید در نظر داشت که به علت تفاوت و گوناگونی استعدادها و امکانات در افراد مختلف نوع علم و همچنین روش یادگیری علم متفاوت است پس هر شخصی اولاً برای انتخاب رشته­ ی تحصیلی و ثانیاً برای یادگیری نحوه­ی مطالعه؛ باید استعدادهای خود را بشناسد.

هر فرد با اطلاع از استعدادهای خویش و داشتن آگاهی از رشته های مختلف و مورد علاقه، می تواند مسیر صحیح را انتخاب کند و آن را با موفقیت طی نماید. حال باید گفت وظیفه­ ی مشاوران تحصیلی دقیقاً همین است. یعنی یک مشاور تحصیلی باید بتواند به طور دقیق خصوصیات، علایق ، استعدادها و توانایی های فرد مراجعه کننده را تشخیص دهد  سپس اطلاعات موجود در مورد رشته­ های مختلف را در نظر گرفته و در نهایت هماهنگی و تناسب بین این دو دسته اطلاعات را مشخص و بهترین نظر را که مطابق با معیارهای اسلام می باشد ارائه نماید.

مشاورین متخصص بخش تحصیلی موسسه انشاء ابتداءاً به شنیدن صحبت های مراجعه کننده پرداخته سپس چند مرحله تست از وی گرفته و در پایان مطالب گرد آوری شده را تحلیل و بررسی کرده و نظر نهایی که شامل مطالبی مهم و کلیدی می­باشد.

که خلاصتاً عبارت است از:

1-    تعیین شدن رشته تحصیلی متناسب با استعداد و علاقه فرد جهت انخاب رشته تحصیلی

2-    نحوه مطالعه و یادگیری در شرایط مختلف اعم از شرایط تجربی یا شرایط عادی

3-    تعیین وضعیت پارامترهای موثر در تحصیل در مراجعه کننده مانند هوش، حافظه، جستجوگری، فهم، فکر و...

4-    بیان روشهای تقویت هر یک از پارامترهای موثر در تحصیل.

را به مراجعه کننده می دهند.

مشاوره شغلی

در روایتی از امام کاظم علیه السلام نقل شده است که هر فرد می بایست شبانه روزش را به چهار بخش تقسیم کند بخشی را برای مناجات با خداوند، بخشی را برای کار و کسب معاش، بخشی را برای گفتگو با برادران دینی و بخشی را برای  لذت های غیر حرام.(تحف العقول سخنان امام کاظم علیه السلام)

شغل عبارت است از کار حرفه ای که فرد برای امرار معاش وقت خود را به آن اختصاص میدهد. ازاین رو می توان گفت شغل و حرفه بخش عمده ای از زندگی هر فرد را به خود اختصاص می­دهد به عبارت دیگر انسان ساعات زیادی از اوقات روزانه ­ی زندگی­ اش را در محل کار خویش و درگیر با حرفه ­اش می­گذراند. به همین دلیل شغل و حرفه­ ی هر فرد ، نقش مهم و اساسی در مسیر زندگی او ایفا می­کند. نقشی که اگر همراه با رضایت خداوند متعال باشد او را به سوی کمال و بالندگی سوق می دهد و اگر خلاف این باشد باعث ایجاد عدم رضایت شغلی، تنش های عصبی و ... می شود. از همین مقدمه می توان به میزان اهمیت انتخاب شغل پی برد. انتخابی سرنوشت ساز که می تواند سالیان سال انسان را تحت تاثیر قرار دهد. حال باید از خود پرسید؛ راه شناخت صحیح از مشاغل چیست؟ و یا اینکه استعدادهای هر فرد چگونه شناخته می شود؟ تا بتوان بر مبنای آن استعدادها شغل صحیح را شناسایی کرد؟ این فرآیند باید توسط مشاوران شغلی انجام گیرد.

مشاوره ی شغلی یعنی تعیین یک حرفه که با استعدادها و امکانات و خصوصیات روانی و جسمی فرد سازگار و هماهنگ باشد. در این شاخه از مشاوره دو گونه اطلاعات مورد ارزیابی قرارر می گیرند . گونه اول اطلاعات مربوط به مشاغل می باشد و گونه­ ی دوم اطلاعات پیرامون استعدادها و توانایی­ های فرد است. در مشاوره ی شغلی، مشاور می­ کوشد تا هماهنگی و تناسب بین این دو دسته اطلاعات را مشخص و بهترین نظر را که مطابق با معیارهای اسلام می باشد ارائه نماید. از طرف دیگر گروهی از افراد هستند که در مسیر شغلی خود دچار تنش ها و مشکلاتی می­گردند و این تنش ها بر سایر جهات زندگی آنان اثر می گذارد. این اثر گذاری سبب بروز مسائل مختلف در زندگی انسان هاست و همان گونه که گفته شد علت اصلی این تنش ها اگر به درستی شناسایی گردند و راه درمان دقیق برای آنها ارائه گردد، به راحتی قابل حل هستند و در غیر این صورت بد­تر شده و سبب ایجاد مشکلات بعدی و عددم رضایت شغلی می شوند.

در این موسسه، افراد مراجعه کننده جهت این نوع مشاوره پس از انجام چند مرحله تست و

در موسسه انشاء، مشاورین متخصص این بخش ابتدا دقایقی به صحبت با مراجعه کننده نموده. و سپس بعد از تشخیص مورد مشاوره­ ی مراجعه کننده و راهکارهای احتمالی به بررسی دقیق تر می پردازند و در نهایت بعد از انجام چند مرحله تست نظر نهایی به مراجعه کننده اعلام می نمایند که خلاصتاً عبارتند از :

1-   معین شدن شغل متناسب با استعدادها و علایق فرد جهت انتخاب شغل

2-   نحوه تعاملات شخص در شغل فعلی شخص

3-   راهکارهای مختلف جهت حل شدن مشکلات شخص در بحث شغل مراجعه کننده

4-   تعیین استعدادهای شغلی مراجعه کننده

مشاوره تغذیه :

از مهمترین آموزه های طبیعت در حفظ سلامتی و درمان بیماری ها توجه  به غذاست . این توجه در طب ایرانی در درک اخلاطی از وجود انسان و نسبتی که از این منظر با همه پدیده­ های هستی برقرار می­کند، ریشه دارد. پدیده­ هایی که خود نیز هر یک دارای مزاجی ویژه ­اند و بر هر انسانی که قهراً مزاجی خاص خود دارد از دریچه سلامت و بیماری اثر می­گذارند . در یک جمله­ ی ساده باید گفت: هر چیزی خوردنی نیست و هر کسی نمی­تواند هر چیزی را بخورد.

تشخیص این که هر فرد چه مزاجی دارد و چگونه باید امر خود از قبیل خوراک، خواب و ....را تدبیر نماید؛ مهمترین و اساسی ترین اصل در مشاوره های تغذیه است لذا باید گفت این امر فقط با تشخیص صحیح مزاج افراد ، ارائه راه حل درست در تدبیر امور غذایی و ...  صورت می­ پذیرد . از طرفی نباید فراموش کرد که تاثیر سلامتی جسمانی و بالتبع سلامت غذایی، تاثیر مستقیم موثری برروح و خلقیات انسان می­گذارد و به عبارتی سازنده ­ی نفس انسان است. اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم:

 «ما همان چیزی هستیم که می­ خوریم »



فرآیند استعدایابی

اهمیت و ضرورت:

اگر هر کدام از ما نگاهی به خود و نیازهای درونی خود بیاندازیم، مطئنا یک نیاز را به طوری قوی تر و آشکارتر در خود می بینیم. نیازی به نام میل کمال طلبی و رشد. از همین روست که هر فرد همه­ ی توانایی و تلاش خود را در زندگی به این نقطه معطوف می­ دارد. تمام فکر و ذکرش این می­شود که در کدام مسیر قدم بردارد که بتواند رشد وکمال­اش را برایش به ارمغان بیاورد و از سویی در این مسیر انتخاب های اش مورد رضایت خداوند متعال باشد اما دو مساله حیاتی در این جا مطرح می­گردد که افراد مسیر صحیح را اتخاب نکرده و در تردید می ماند.

مسئله­ ی اول: مطمئنا همگان قبول داریم که عمر سرمایه ای یک بار مصرف است که قابل تجدید و بازیافت نیست و از سویی دیگر در برابر ابدیت ما قرار دارد. یعنی آنچه که ما با صرف کردن عمر خود به دست می­ آوریم؛ دارای آثاری است که تا ابد همراه انسان می­ باشد.

مسئله ی دوم: عدم اطلاع دقیق نسبت به آینده است. در واقع در طول مسیر زندگی آینده ای پیش رو قرار دارد که ما از آن هیچ نمی­ دانیم. آینده ای که همچون تاریکی شب، اجازه ­ی دیدن را از انسان سلب می­کند.

با توجه به دو  مسئله­ ی بالا باید از خود بپرسیم راه درست انتخاب مسیر چیست؟ و چه کسی می تواند به طور دقیق مسیری معین کند که ما را به رشد و کمال برساند.

پاسخ به این دو سوال را با یک مثال توضیح می دهیم . وقتی که یک انسان می خواهد از یک دستگاه برای اولین بار استفاده کند و از طرفی کار کردن با آن را هم بلد نیست به دفترچه­ ی راهنمای آن دستگاه رجوع می­ نماید. این دفترچه ی راهنما چیست؟ این  دفترچه در واقع دستور العمل استفاده­ ی صحیح از دستگاه است که توسط سازنده­ ی آن تهیه شده و همراه دستگاه ارائه می شود. از همین رو اگر استفاده کننده­ از آن دستگاه می خواهد به نحو عالی از امکانات و توانایی های دستگاه مطلع شود و بتواند در طول مدت عمر دستگاه از آن عالی ترین بهره برداری را داشته باشد به این دفترچه رجوع می­کند. حال باید اندیشید که خداوند متعال به عنوان سازنده و خالق انسان آیا چنین ویژگی را برای این مخلوقش قرار داده است یا نه ؟! به عبارت ساده­ تر آیا خداوند متعال نحوه­ ی درست استفاده از مدت عمر برای رسیدن به رشد و کمال را به نشان داده است یا نه؟! از آن جایی که خداوند حکیم است؛ نتیجه می گیریم کاری عبث و بیهوده نمی کند. پس به این سخن می رسیم که قطعا خداوند راه درست بهره مندی از طول زمان زندگی را برای دست یافتن به رشد و کمال به ما نشان داده است. در این جا ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که خلقت خداوند متعال در مورد هیچ یک از دو انسان به طور یکسان نیست؟! یعنی هر فرد با ویژگی های منحصر به فردخودش خلق شده است که امکان جمع همه­ ی این ویژگی­ ها در یک فرد مقدور نمی­ باشد. از همین رو باید گفت که هر فرد از انسان مسیری منحصر به خودش را برای رسیدن به کمال و رشد پیش رو دارد. مسیری که در درون خودش قرار دارد و او می تواند با رجوع به خودش آن را بیابد.  اما نکته مهم اینجاست که ما چگونه و از چه راهی می توانیم به شناخت دقیقی نسبت به خود و استعدادهایمان دست پیدا کنیم ، استعدادهای که حکم همان نقشه ی راه را برای ما دارد .

موسسه فرهنگی انشاء با توجه به شیوه ای تحقیق منحصر به فرد خود و همچنین با توجه به نقشه­ ای جامعه از نفس انسان؛ می­تواند نشان دهنده­ ی راه شما به سوی مسیر رشد و بالندگی منحصر به خودتان باشد.

هر فرد پس از مراجعه به این موسسه پس از انجام صحبت های اولیه پیرامون ضرورت استعدادیابی، در مرحله­ ی دوم اقدام به  پاسخ گویی به چند سری تست می­کند. پس از آن، پاسخ تست های وی، توسط مشاورین بررسی شده می شود و در مرحله ی سوم نتیجه ­ی استعدادیابی به وی ارائه می­گردد.


چگونگی انجام کار:

فرآیند استعدایابی موسسه انشاء برای افراد مختلف با گرایش ها و فرهنگ های مختلف از سن 2 سالگی تا قبل از حلول فوت قابل انجام است.

این فرایند برای بچه های 2 تا 15 سال در دو جلسه و به صورت زیر انجام می گیرد:

در جلسه اول ابتدا دقایقی به صحبت با پدر و مادر وخود کودک انچام می شود  بعد از آن توسط مشاورین از پدر و مادر و خود شخص تست خاکی افلاکی گرفته می شود سپس در جلسه دوم نتیجه ای که از تحلیل تست ها و صحبت های انجام گرفته بدست آمده ارائه می گردد ، این نتیجه شامل بیان نقاط ضعف بالقوه کودک و نحوه ی برطرف کردن آنها، نقاط قوت کودک و نحوه ی متعالی کردن آنها، بیان چگونگی برخورد والدین با فرزند، مشکلاتی که ممکن است در ادامه مسیر زندگی با آنها برخورد کند، چگونگی و شیوه­ی مطالعه و درس خواندن، تغذیه مناسب فرزند، مهمترین پارامتر اخلاقی که باید بر آن سرمایه گذاری کرد تا به واسطه ی آن بسیاری از صفات و ویژگی ها درست شود و.... می باشد.


فرآیند استعدادیابی: افراد بالای 15 سال

استعدادیابی برای این دسته در سه جلسه انجام می­شود که این سه جلسه از قرار زیر می­ باشد:

جلسه اول : در این جلسه مواردی ازقبیل معنای استعداد و استعدادیابی، چرایی شناخت استعداد، چگونگی شناخت استعداد و ... مورد بحث وبررسی قرار می­ گیرد و در پایان این جلسه یک پک آیینه زمان به شخص داده می­شود که فرد مراجعه کننده می­ بایست برای راه یابی به جلسه دوم مطالب خواسته داخل پک را جمع آوری نماید.

جلسه دوم: در این جلسه دو تست آیینه­ ی دل و یک مرحله تست خاکی افلاکی برای شخص مراجعه کننده انجام می شود.

جلسه سوم: در این جلسه نتیجه­ ای که از تحلیل نوشته­ های شخص و تست­های گرفته شده از وی که توسط مشاورین این موضوع استخراج شده است به مراجعه کننده اعلام می شود این نتیجه شامل اطلاعاتی در مورد صفات اخلاقی، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب شغل، خصوصیات همسر ایده آل و .... می باشد.   

آموزش:

این بخش وظیفه­ ی برگزاری دوره­های آموزشی جهت طلاب و نخبگان مستعد در زمینه­ های مشاوره و همچنین علوم انسانی تولید شده در بخش تحقیقات را دارد که در حال حاضر اقدام به برگزاری دوره­ های ذیل نموده است:

1.             دوره آموزشی معرفت النفس

قال علی علیه السلام: مَعْرِفَةُ النَّفْسِ أَنْفَعُ‏ الْمَعَارِف‏

کارگاه معرفت النفس مکانی است برای آنان که به دنبال یافتن حقیقت خویش اند محلی که می­توان در آن شیوه­ های تفکر را آموخت و سپس به تفکر پیرامون خود پرداخت. کارگاهی که رساننده­ ی انسان به غایت علم است و مقدمه­ ای برای شناخت خداوند متعال. در این زمانه که شناخت بُعد اصلی و اساسی انسان به دست فراموشی سپرده شده و به جای آن بُعد مادی وی اصل قرار گرفته است . آنان که اهل جست و جو و تحقیق اند و احساس فطری در درون خود دارند ؛ به فکر فرو می روند که انسان همین جسم محدود نیست بلکه باید حقیقت دیگری داشته باشد ورای جسم. همان حقیقتی که اگر چه مولود همین جسم است اما بر خلاف جسم باقی است و فناناپذیر. کارگاه معرفت النفس محلی است برای چنین گروهی از افراد جامعه که به آنان می­گوید اولاً چگونه بیندیشند و ثانیاً شیوه های شناخت نفس و انواع آن را به آن ها می آموزاند.

موسسه انشاء با بهره­ گیری از شیوه های تحقیق و با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام)نقشه­ ای منحصر به افراد از نفس طراحی کرده است . این موسسه با استفاده از همین نقشه انسان و شیوه­ ی برخورد با تک تک افراد جامعه را بررسی کرده و همچنین از برای درمان بیماری های روحی آنان را هکار ارائه می کند.


 

2.     دوره آموزشی طب سنتی

طب سنتی که گاه از آن به طب طبیعی، مزاجی ،اخلاقی و یا گیاه درمانی تعبیر می شود؛ از جمله علومی است که علی رغم سر چشمه­ های زلال و سابقه دیرینه و کوله باری از تجربیات آموزنده در پشت پرده های تکنولوژی جدید به دست فراموشی سپرده شده و گویی اراده ی نامبارک روزگار بر این قرار گرفته است که آن را به موزه­ ها بسپارد. موضوع این علم بدن انسان و هدف آن حفظ سلامتی آن می باشد. به عبارت دیگر طب علمی است که بواسطه ی آن احوال بدن انسان از جهت سلامتی و بیماری دانسته می­شود.

در این میانه گاهی زمزمه هایی نه چندان اندیشمندانه به گوش می رسد ولی به سبب عدم استحکام شالوده های بنیادین و دوری از منابع اصیل طب سنتی و همچنین بی برنامگی­ هایی که گاه به غلط، روش نوین در طب سنتی نیز برشمرده می­شوند ؛ در هیاهوی تکنولوژی خاموش می­گردد.

موسسه انشاء با مبنا قرار دادن کتب اصیل طبی همچنین استفاده از منابع دقیق دینی اقدام به برگزاری

کارگاهی با موضوع طب سنتی کرده است.


3.     دوره آموزشی می خواهم اندیشمند شوم

هـمه­ ی افراد عـادی بشـر در طـول عمر خـود با مسـائل مخـتلفی روبرو می­ شوند که این مسائل را با اعتبارات گوناگون می­توان به انواع مختلف تقسیم نمود. مسائل روانی، فکری، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، علمی، فلسفی و بی­شمار نوع دیگر، مسائلی است که گریبان­ گیر بشر است. از جهت سختی و آسانی نیز این مسائل با هم متفاوتند و البته برخورد و مواجهه با مسائل موجود هم متفاوت است.

عده ­ای مسأله ­داشتن را دردسر می­دانند و سعی ­می­کنند ازمسائل فرارکنند یا صورت آن­ها را پاک کنند. این دسته که تعدادشان هم بسیار زیاد است حوصله ی فکر کردن را ندارند و به میزان رشد فکری و روحی موجود بسنده کرده، دنبال رشد نمی گردند.

عـده ­ای نسبت به مسـائـل حساسیتی ندارند اگــر برایشـان مشکلی پیش آمد در رفع آن سعی می­کنند و اگر مسأله ای هم پیش نیامد زندگی عادی خود را پیش می­ برند.

عده ای نیز در مقابل مسـائـل حساسیت مثبت نشان می دهند. مسأله و حل آن را عامل رشد و پیشرفت خود و دیگران می­دانند و از مسائل پیش آمده به گرمی استقبال می­ کنند.

به هر حال؛ ما جزء هر کدام از گروههای بالا که باشیم، روزانه با مسائلی روبروهستیم که چاره ای جز حل آن ها نداریم و می­ بایست فرصتی برای حل آنها در نظر بگیریم. و در صورتی که به حل انها اقدام نکنیم، بیماری ها و مشکلات روحی و جسمی فراوانی را برای خود خریده ­ایم که درمان آن­ها در بسیاری موارد چندان هم آسان نیست.

از آنجا که تفکر از بهترین راه های حل این مسائل است، پس خوب است مهارت حل مسئله را فرا گیریم که پیشگیری بهتر، آسان­تر و کم خرج تر از درمان است.

موسسه با این دیدگاه در حال برگزاری دوره کارگاه تخصصی "می خواهم اندیشمند شوم" با این موضوع را دارد.

این دوره دارای 3سطح می باشد که موضوع سطح اول آن، مهارت تفکر کردن به شیوه شبیه های متفاوت است.


4.     دوره آموزشی حفظ الصحت

اغلب اشخاص در معرض امراض و بیماری­ های مهلک می­باشند و یا در حالت صحت ناقص، همیشه اظهار کسالت و ضعف بنیه و سوء هضم و اشتها می­کنند. سبب آن است که در روش صحیح خوردن و آشامیدن و ترتیب آن و مقدار خواب و بیداری و حرکت و سکوت و .... آگاهی نداشته و به هر نحوی که پیش بیاید عمل می­کنند.

این دوره در حقیقت، یک دوره کامل آشنایی با سته ضروریه و مبانی حفظ تندرستی بر اساس سن، مزاج، جنسیت، چاقی و لاغری و بهداشت اعضا واندام و دانش تغذیه و انواع مواد غذایی و ... می­باشد.


5.     کارگاه تربیت فرزند:

        رسول اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم):

                                            حقّ‏ الولد على‏ الوالد أن یحسّن اسمه و یحسّن موضعه و یحسّن أدبه.                         

حق فرزند بر پدر آنست که نام او را نیک و جاى او را نیک و ادب او را نیک کند.

 

از مهمترین وظایفی­ که می توان برای پدر و مادر بر شمرد، وظیفه­ ی آنان مبنی بر تربیت فرزندانشان می­باشد که اگر به درستی، به موقع و با اطلاعات کافی و همچنین بر اساس مبانی و اصول دقیق و تجربه انجام نگیرد علاوه بر رشد و تعالی فرزند و پدر و مادرش، نوید دهنده­ ی آینده­ای درخشان برای کشور می­ باشد. در مقابل اگر این وظیفه به طور صحیح انجام نپذیرد و یا اصول و مبانی صحیح  و تجربه شده نباشد علاوه بر تخریب آینده­ ی کشور، نابود کننده­ ی فرزند و پدر و مادرش می­ باشد.

والدین برای انجام درست این وظیفه، نیازمند شناخت و فراگیری مواردی است که از مهمترین آن موارد، شناخت استعداد ها و علایق فرزند و فراگیری اصول تربیت وی در سنین و شرایط متفاوت می­باشد.

کارگاه تربیت فرزند محلی است برای فراگیری شیوه­ های تربیت فرزند که مد نظر دین مبین اسلام است. شیوه­ هایی دقیق و جدیدی که به والدین می­ آموزد چگونه در مسیر تربیت فرزند خود گام بردارند. امید است که به این وسیله بتوانند زمینه رشد و تعالی فرزند خویش و همچنین خود و جامعه­ شان را فراهم نمایند.


6.     کارگاه انتخاب همسر

همسر مناسب شما کیست؟

این سوال همان سوال مهم و حیاتی هر انسان در هنگام گام نهادن در مسیر ازدواج است. برای پاسخ به این سوال باید به سوال زیر که در واقع مقدمه­ ی پاسخ به سوال بالاست پاسخ داد.

1. "من" یعنی اینکه بتواند شناخت دقیق و کاملی نسبت به خود به دست آورد. ویژگی ها و استعدادهای خود را بشناسد و به نواقص خود پی ببرد.

2. "همسر مناسب" هر شخصی پس از اینکه خود را شناخت، باید بتواند شاخت کاملی از فردی که به عنوان همسر بر می گزیند بدست آورد. تا بتوان بفهمد که طرف مقابلش به چه مقداری با ویژگی­های او همخوانی دارد و آیا ازدواج آن دو با هم مثمر ثمر خواهد بود یا خیر؟

موسسه انشاء در طرح بزرگ کارگاه همسر­یابی جواب قانع کننده­ای به دو سوال بالا می­دهد. جوابی که در واقع پاسخ به سوال ابتدایی"همسر مناسب کیست؟" می­ باشد. فرآیند کارگاه به این صورت می ­باشد که ابتدا پیرامون ازدواج و جایگاه آن در زندگی انسان، مشکلات و مزایای ازدواج و به تناسب آن شرایط یک ازدواج عالی و ایده­ آل معرفی می­ گردد. سپس در مراحل بعدی از هر فرد شرکت کننده در این دوره تست شخصیت شناسی به عمل می­آید. در آخر دوره هم دفترچه مشخصات همسر مناسب برای هر فرد به وی ارائه می­ گردد. هر فرد با مراجعه به این دفترچه و مطالعه و بررسی دقیق آن می­تواند ملاک­ های صحیح را بدست آورد و با اصل قرار دادن این ملاک­ ها در جلسه خواستگاری همسر مورد نظر خود را پیدا نماید.

 

انتشارات:

انتشارات آینده نگران جهت گسترش اسلام و تشیع از طریق نشر روزآمد فرهنگ اسلامی و معارف تشیع و تعالیم اهل بیت(علیهم‌السلام) و خنثی‌سازی هجمه‌های جهانی علیه اسلام و دفاع معقول و مستدل در برابر شبیخون فرهنگی دشمنان اسلام، هم‌چنین به ‌منظور ارتقای سطح دانش حوزه و دانشگاه و سایر اقشار جامعه، با انتشار کتب علمی و تخصصی و محصولات فرهنگی، با اهداف و وظایف ذیل به فعالیت می‌پردازد.

وظایف و اختیارات انتشارات به شرح ذیل است:

1. چاپ و نشر آثار علمی استادان و محققان مؤسسه.

2. چاپ و نشر و توزیع کلیه محصولات علمی و فرهنگی و نیز تهیه و توزیع نرم‌افزارهای اسلامی در راستای سیاست‌ها و اهداف مؤسسه.

تبصره: چاپ و نشر آثار مذکور در دو بند فوق منوط به تأیید شورای کتاب مؤسسه می‌باشد.

4. جذب تسهیلات و خرید کتاب‌های مورد نیاز مؤسسه.

5. شرکت در نمایشگاه‌های کتاب.

6. تبادل و بازاریابی برای کتب و نشریات مؤسسه.

واحد پژوهش :

این بخش که با همکاری تعدادی از کارشناسان حوزوی در سال1385ایجاد شده است و وظایفی را برعهده دارد که عبارتند از:

- بهره­ گیری از چهار منبع نقل، کشف، عقل و تجربه از قبیل تولید علم در حوزه­ علوم انسانی با بهره­ گیری از منویات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه­ ای حفظه الله تعالی اولین وظیفه­ ی این بخش بوده که فرآورده­ های تولید شده در این بخش در دو قسمت ارائه می­ شود که عبارتند از:

الف: ارائه به مشاورین بخش مراجعات جهت ارتقاء سطح کمی و کیفی مشاوره به مراجعان از جمله ازدواج و تحکیم اساس خانواده.

ب: ارائه به بخش تولید محصول جهت تولید کتاب، نرم­افزار، بلوتوث و ... در زمینه­ هایی از قبیل ازدواج، مشاوره و ...

- شناسایی طلاب و نخبگان مستعد در سطح استان جهت معرفی به بخش آموزش جهت آموزش علوم مورد نظر، وظیفه­ ی دیگر این بخش است.

- رصد اوضاع فرهنگی جامعه جهت تشخیص کاستی­ ها و نیازهای فرهنگی و فکری جامعه و ارائه آن به بخش تولید محصول، دیگر وظیفه ی این بخش است.

 

روش تحقیق (روش های کشف واقعیت):

بر اساس چهار محور نقل، عقل، کشف، تجربه قرار دارد:

منظور از نقل، اعم است  از قرآن شریف و روایات معصومین علیهم السلام.

منظور از عقل، اعم است از عقل فلسفی و عقل ریاضی.

منظور از کشف، همان شهود است که مستند به مشاهدات عرفانی بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی است.

منظور از تجربه ،مشاهدات و تجربه هایی است که مورد اطمینان می باشند.

حال اگر بین هرکدام از روش های فوق تضادی پیش آمد با الگو گرفتن بحث تعادل و تراجیح در اخبار متعارض و متزاحم که در علم اصول مطرح است مشکل را مرتفع خواهد شد. به این صورت که:

1. ارزش علمی گزاره بدست آمده از هریک از روش های تحقیق پیش گفته مشخص می­ شود.

2. به کمک قوانین تعادل و تراجیح در گزاره متعارض یا متزاحم بدست آمده از روش ­های مختلف تحقیق:

الف- یا هر دو گزاره ساقط می­ شود.

ب- یا یکی پذیرفته و دیگری رد می­شود.

ج- یا هردو به وجهی پذیرفته می­ شود.

به عبارت دیگر در این مرکز از هر چهار روش فوق در جایگاه خود در جهت تحقیقات مختلف استفاده می­گردد.



1. نهج الفصاحة-1393

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۵۷
میخ چکشی

تاریخ روابط علمی میان ایران و هند، بسیار کهن است. چه بسیار ایرانیانی که به هند، این سرزمین وسیع، مهاجرت کرده و خود یا فرزندان آنها در این کشور آثاری را در رشته‌های مختلف علمی پدید آوردند. شاید بتوان نقطۀ اوج روابط علمی ایران و هند را در زمان حکومت گورکانیان هند و به‌خصوص اکبر و پادشاهان پس از او دانست. یعنی هنگامی‌که، مقارن آنها در ایران، پادشاهان صفوی به قدرت رسیده بودند.

در دوران حکومت گورکانیان و بابریان هند و اعقاب آنها زبان فارسی زبان رسمی و علمی سرزمین هند شده بود. این رسمیت و علاقه به زبان فارسی تا سلطۀ کمپانی هند شرقی ادامه داشت و تنها با سلطۀ این دستگاه عظیم و پیچیدۀ استعماری بود که زبان فارسی رفته‌رفته جای خود را در سرزمین هند به زبان انگلیسی داد.

در دوران اوج رواج زبان فارسی در هند آثار علمی متعددی (در کنار آثار مختلف ادبی چون دیوانهای اشعار) به این زبان تألیف شد. در حیطۀ علوم طبیعی(شامل پزشکی، داروشناسی، گیاه‌شناسی و...) بخشی از مهم‌ترین متون زبان فارسی، که به‌خصوص از نظر حجم کاملاً قابل‌توجه و بررسی هستند، در هند تألیف شد. یکی از این آثار مخزن‌الادویه نوشتۀ میرمحمد حسین بن هادی عقیلی علوی خراسانی شیرازی می‌باشد.

میرمحمدحسین نوۀ خواهری حکیم علوی‌خان، پزشک مشهور دوره نادر شاه افشار و پزشک مخصوص اوست، که پیش از به‌قدرت رسیدن نادر در ایران به هند مهاجرت کرده بود. با ورود نادر به هند به اردوی او پیوست و پزشک مخصوص او شد. اما پس از مدتی از او جدا شد و به هند بازگشت و در همان‌جا هم فوت کرد.

آگاهیها دربارۀ شخص میرمحمدحسین، برعکس نیای او، کم است. در فصل چهاردهم مخزن‌الادویه میرمحمدحسین نسب خانوادگی خود را نوشته است. به‌جز این آگاهی، دیگر دانسته‌های ما دربارة او در لابه‌لای صفحات تاریخ پراکنده است و جمع‌آوری آنها همت بسیاری می‌طلبد. دست روزگار بوده است یا هر اتفاق دیگر، بین این پدربزرگ (حکیم علوی‌خان) و نوه (میرمحمدحسین) علاوه بر نسب خانوادگی، رابطۀ علمی نیز برقرار بوده است. از این قرار که علوی‌خان مشغول نوشتن کتاب عظیمی دربارۀ پزشکی بوده اما موفق به اتمام آن نشده است و میرمحمدحسین کوشش کرد که این کار ناتمام پدر بزرگ را به پایان برساند. از این کوشش، مخزن‌الادویه پدید آمد که یکی از 5 کتاب موردنظر میرمحمدحسین و به تبع او، حکیم علوی‌خان است. هنوز آگاهیهای ما دربارۀ مجموعۀ 5 کتابی که مخزن‌الادویه یکی از آنهاست کامل نشده است. این را می‌دانیم که این مجموعۀ 5 کتابی، به عنوان «مجمع‌الجوامع» شناخته می‌شده است. بخش مربوط به کلیات دانش پزشکی (یکی از این 5 کتاب) «خلاصة‌الحکمه» نام داشته است. بخش مربوط به مفردات «مخزن‌الادویه»، بخش مربوط به قرابادینها «ذخائرالترکیب» و از نام خاصی که به دو کتاب دیگر داده شده بود یا باید اطلاق می‌شد آگاهی نداریم. اما دست‌کم به این نتیجه می‌توانیم برسیم که وقتی بخش ادویۀ مفرده مجمع‌الجوامع، خود کتابی به بزرگی مخزن‌الادویه است، مجموعۀ نهایی در چه حجم بزرگی می‌توانسته است باشد.

دوازده

 
مخزن‌الادویه کتاب عجیبی است. یا بهتر بگوییم باید گفت آئینۀ شگفتی است. این کتاب را باید به منزلۀ آئینۀ تمام‌نمایی از روابط علمی میان ایران و هند به‌شمار آورد. انواع داروهایی که در کتاب معرفی شده‌اند نمونه جالبی از درهم‌آمیزی دانش گیاه داروشناسی ایرانی (که خود مجموعه‌ای از دانش گیاه داروشناسی یونانی، سریانی، اروپایی و ایرانی است) با دانش داروشناسی هندی است.

براساس ذات زبان هندی که حرف «چ» در آن حضوری بسیار پررنگ دارد شاید بتوان بخشی از درهم‌آمیزی دانش گیاه داروشناسی هندی با همین دانش در بستر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی را در بخش مربوط به حرف «ج» مخزن‌الادویه (که مؤلف داروهای حرف «چ» را نیز در آن گنجانده) سراغ گرفت. در این بخش روی‌هم‌رفته 71 مادۀ دارویی اعم از معدنی یا گیاهی معرفی شده‌اند. از بین این تعداد دارو دست‌کم 20 عنوان آنها را میرمحمدحسین با اصل هندی آنها معرفی کرده است. به عبارت دیگر، جزء داروهایی دانسته است که نتوانسته مانند آن را در دیگر منابع خود بیابد و آنها را مستقیماً ذیل عنوان هندی خود آورده است (در همین حرف «ج» به داروهای چنپا، چکوتره، جکوند، چکی، جرونچی و چاول منکری می‌توان اشاره کرد) و شاید همین مقدار برای معرفی میزان درهم‌آمیختگی انواع گیاهان هندی، ایرانی، یونانی، سریانی و .... در سراسر مخزن‌الادویه کافی باشد.

اکنون که ویرایش جدیدی از مخزن‌الادویه در دسترس علاقه‌مندان قرار می‌گیرد، شاید مناسب باشد فواید مختلف در دسترس بودن چنین آثاری را برشماریم. علاوه بر قصد اصلی میرمحمدحسین از تألیف این کتاب که به‌دست دادن دایرة‌المعارفی از دانش گیاه داروشناسی عصر و زمانه خود است و در کنار استفاده اصلی از مخزن که معرفی انواع گیاهان دارویی ایران و شبه‌قاره است، مخزن‌الادویه می‌تواند مورد استفادۀ جامعه‌شناسان، زبان‌شناسان، علاقه‌مندان تکوین دانش گیاه داروشناسی و البته مورخان پزشکی قرار گیرد. از این دید مخزن را می‌توان به دو بخش عمده تقسیم نمود. بخش نخست آن شامل سیزده فصل است که در آنها میرمحمدحسین به گزارشی دربارۀ انواع داروها، چگونگی تأثیر آنها، مزاج داروها، چگونگی شناسایی داروها از همدیگر، چگونگی به‌دست آوردن از گیاهان، چگونگی مصرف آنها، چگونگی وزن کردن داروها و مانند آن پرداخته و بخش دوم که براساس حروف الفبا به توصیف داروشناختی انواع داروها پرداخته است. بخش نخست مخزن (شامل 13 فصل پیش گفته) خود دارای آگاهیهای بسیار جالبی برای علاقه‌مندان تاریخ پزشکی در ایران و سرزمینهای اسلامی است. در همین بخش، فصلی وجود دارد که میرمحمدحسین به گزارشی دربارۀ پیوستگی دانش پزشکی و دانش ستاره‌شناسی پرداخته و از تأثیر پذیرفتن کانیها (جمادات)، گیاهان (نباتات)، و جانوران (حیوانات) از اجرام آسمانی سخن گفته است. براساس هستی‌شناسی گذشتگان ما، پزشک حاذق کسی بوده است که علاوه بر آگاهی از دانش پزشکی و داروشناسی، داروشناسی و گیاه‌داروشناسی و مانند آن از علوم دیگر شامل منطق، طبیعیات، هندسه، ستاره‌شناسی، احکام نجوم، موسیقی، پیش‌گویی (کهانت) و حساب نیز سررشته داشته باشد و بر همین اساس است که میرمحمدحسین به‌طور مفصل به ربط دانش پزشکی و نجوم پرداخته است.

با کنار هم قرار دادن همۀ این موارد است که می‌توان از مخزن به عنوان دایرةالمعارفی از دانش پزشکی تا قرن سیزدهم هجری یاد کرد.

اکنون که این ویرایش جدید از مخزن در اختیار ایرانیان و علاقه‌مندان زبان فارسی در سراسر جهان قرار می‌گیرد باید از این حرکت علمی، کوشش، صبر و برنامه‌ریزی تمامی پدیدآورندگان آن آقای دکتر محمدرضا شمس اردکانی، خانم دکتر روجا رحیمی و خانم دکتر فاطمه فرجادمند قدردانی نمود.

دکتر علی‌اکبر ولایتی

رئیس گروه طب اسلامی ـ طب سنتی فرهنگستان علوم پزشکی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۳۸
میخ چکشی

ستم خانگی (قست اول)

به نام دوستدار زیبایی

فمینیسم همان ایدئولوژی برتری جنس زن است و فمینیست ها کسانی هستند که معتقدند زن ها موقعیت فرو دست و تحت ستمی دارند و این ظلم به خاطر جنس یا زن بودن آنها ست. پشت کردن به مفاهیم کلیسایی و مقصر دانستن حوا به عنوان یک زن جهت رانده شدن آدم از بهشت از جمله باور های موج اول فمینیم است. با پیدایش کارخانه ها زنان ضمن اینکه تشویق به خانه داری می شدند به آنها احساس ضرر و عدم کفایت به خاطر این خانه داری تلقین می شد. با چاپ کتاب جنس دوم از سیمون دوبوار و رمز زنانگی بتی فریدن، موقعیت زنان در خانواده و خانه و نهاد ازدواج، رابطه قانونی با همسران، کار خانگی و نقش مادری به چالش کشیده شد و نظریه پدر سالاری به میان آمد .

در واقع فمینیست ها محل نزاع را از مرد سالاری در اجتماع به پدر سالاری تبدیل کردند و اسم آن را ستم خانگی گذاشتند. فمینیست ها بین سکس به معنای جنس و جنسیت تفاوت قائل می شوند . سکس یا جنس به معنای خصوصیات زنانه ای است که منشأ زیستی دارد مثل بارداری و زایمان و جنسیت از نظر فمینیست ها رفتار هایی است که به نام زنانگی به وسیله خانواده، آداب و رسوم، فرهنگ و اجتماع ساخته شده و به زنان تحمیل شده است. به عبارتی روشن تر آنها معتقدند عاطفی تر بودن زنان، مادری کردنشان و اطاعت پذیر بودنشان صفاتی ساختگی است نه فطری .

یعنی اگر عروسک را از بچگی دست پسر بچه ها بدهید تا با آن بزرگ شوند در آینده می تواند جای مادران را بگیرند و اگر به دختر بچه ها کارهای مردانه آموزش داده شود رفتارشان مردانه می شود .

فمینیست های موج دوم معتقدند خانواده اولین جایگاه ستم بر زنان است، خانواده زنان را در درون خانه به مردان وابسته می کند و بنابراین باید برای رهایی و خروج زنان خانه دار از این ستم خانگی به آنها آموزش داد . برای القاء مفهوم ستم خانگی با معیارهای خودشان، کارگاه های آموزشی در خارج و داخل کشور تشکیل می دهند .

پدید آمدن برخی تکنولوژی های جدید مثل رادیو های جیبی و گوش دادن به موزیک های تند و اشاعه فحشا و روابط جنسی آزاد به بهانه آزادی و فردگرایی  بین والدین و نسل جدید آنها فاصله انداخت به طوری که خانواده های سنتی را به مضحکه گرفتند . دکتر ویلیام گاردنر، جامعه شناس کانادایی صاحب کتاب جنگ علیه خانواده ضمن انتقاد از فمنیست ها به مفهوم آزادی در اندیشه ی آنها اشاره می کند و می نویسد :" مفهوم رایج آزادی از دیدگاه فمینیست ها این است ما باید از قید و بندهای انتظارهای دیگران آزاد باشیم یا در اعمال خودمان به قوانین محدود نباشیم و هر آن چه را که خود مایلیم انجام دهیم . وقتی مردم می گویند آرزو دارند آزاد باشند معمولا منظورشان این است که از مسئولیت ها، استرس ها و التزام های شغلی، همسر یا فرزندان یا هر چیز دیگری که در آنها حس محدودیت ایجاد می کند رها شوند. "

برای رساندن زنان به این آزادی شعار حمایت یا دفی را علم می کنند . در فیلم فرار مرغی شما شاهد این دیالوگ ها هستید: "(خروسی در حال پرتاب شدن به یک مرغداری است که مرتبا این واؤه را در حین سقوط تکرار می کند "آزادی، آزادی " تا اینکه به زمین می خورد و اطراف آن را چند تا مرغ می گیرند . یکی از مر غها میگوید : اینجا یه مرغداریه و ما هم مرغهاش هستیم . و خروس در جواب می گوید: یعنی من الآن توی یه مرغداریم که مرغهاش شمایید؟ و صدایی از دور با فریاد میگوید: اون یک جنگجو . خروس در جواب می گوید: آروم باش پدر جان ، از جایی که من میآم جنگ بین خروس ها ممنوعه . در همین حین یکی از مرغ ها می پرسد: اونجایی که میگی دقیقا کجاست؟ و خروس میگوید: یه جای کوچیکی هست که من بهش میگم سرزمین آزادی و خانه شجاع ها، هووووووم! آمریکا ." 

ویلیام گاردنر در کتاب جنگ علیه خانواده می گوید: " باید بین آزادی و آزادگی فرق قائل شد . آزادی به جنبه های فیزیکی ما مربوط است در حالی که آزادگی به زندگی اخلاقی ما مربوط می شود ولی ما به راحتی آزادی را با مجاز بودن به انجام هر کاری اشتباه می گیریم . ما منشور های بسیاری برای حقوق انسان ها داریم . از سازمان ملل گرفته تا نهاد های پایین تر اما هیچ منشور رسمی جهت تکالیف و مسئولیت ها نداریم . 

این روز ها مصلحت سیاسی این هست که مفهوم آزادی اخلاقی و مسئولیت پذیری که در زندگی های سنتی وجود دارد مثل مادری و همسری تحقیر شود و تنزل پیدا کند که این برای تاریخ دموکراسی مایه تأسف است . در آموزه های فمینیست رابطه مرد و زن در دایره روابط خانوادگی به گونه ای هست که اگر هر کدام جای خود را ترک کنند و نقش جنسیتی خود را رها کنند باعث خروج طرف مقابل از موقعیت و پایگاه خودش می شود . بنابراین دیگر مرد خوب در مقابل زن خوب قرار ندارد و این همان انقلاب جنسی یا بحران هویت است . منظور از هویت جنسی خودپنداره هر شخص راجع به مرد بودن یا زن بودن است .

"در فیلم فرار مرغی باز شاهد اینگونه دیالوگ ها هستیم:

مرغ ماجراجوی داستان از بقیه مرغ ها می پرسد: بچه ها فکر می کنید چه راهی رو برای نجات پیدا کردن از این وضعیت هنوز انتخاب نکردیم؟

یکی از مرغ ها در جواب می گوید: هنوز فرار نکردن رو انتخاب نکردیم. مرغ ماجراجو می گوید: دوستمون رو که تازه از دست دادیم فراموش نکنید، چندتای مثل اون رو باید از دست بدیم تا بفهمید ، اون فقط این ماه کمتر از بقیه  تخم کرده بود اما حقش این نبود که کشته بشه و خورده بشه .

یکی از مرغ ها در جواب می گوید : می خواست به جای اینکه وقتش رو برای فرار هدر بده یه کم تخم بذاره.

مرغ ماجراجو می گوید: یعنی تمام عمر تخم کنیم و بعد تمام پرهامون رو بچینند و سرخمون کنند؟؟!!! این برای شما کافیه؟

در جواب یه صدایی از دور می گوید : خوب این هم یه جور زندگیه .

ولی مرغ ماجراجو می گوید: می دونید مشکل چیه؟! نرده ها فقط اطراف مزرعه نیستند بلکه اونها این جا هم هستند توی کله های شما . ولی اون بیرون یه جای بهتری هست . اونجا فضای بازتری داره .

یکی از مرغ ها در جواب می گوید: اونجا کی به ما غذا می ده ؟

مرغ ماجراجو می گوید : ما خودمون به خودمون غذا می دیم .

یکی از مرغ ها می گوید: مزرعه اش کجاست؟

مرغ ماجراجو می گوید : دیگه مزرعه ای در کار نیست!

دیگری می گوید: اون موقع مزرعه دار کجا باید زندگی کنه؟

مرغ ماجراجو می گوید : اون موقع دیگه مزرعه داری هم وجود نداره!

دیگری می گوید: یعنی میره به تعطیلات ؟

مرغ ماجراجو می گوید : اون اصلا هیچ جا نیست چرا شماها نمی فهمید!!!!! اون موقع نه دیگه سرشماری صبحگاهی هست، نه مزرعه داری، نه سگی، نه قفلیو نه هیچ مرغداری.

و یکی از مرغ ها با حالت عجیبی می گوید: تا به حال توی زندگیم یه چنین چیز بی نهایت بی ارزشی نشنیده بودم، تو باید حقیقت رو قبووووووووووووووووووووووووول کنی. چون شانس اینکه ما بتونیم از این مرغداری بریم یک در میلیونه .

مرغ ماجراجو می گوید : پس هنوز شانسی هست.

مرغ ماجراجو در همین حین کتابی را به بقیه مرغ ها نشان می دهد و می گوید: این راه خروج ما از اینجاست .( روی کتاب نوشته پرواز) .   پرواز ایدئولوژی فمینیسم است .

اما به نظر شما راه ها و ساز و کار های تحریک زنان برای ایجاد به اصطلاح آزادی و فردگرایی در کشورهایی مثل کشور ما به چه صورت است؟

در فیلم فرار مرغی ، خروسی که قصد نجات مرغها را داره به مرغ ماجراجوی داستان می گوید: "ببین ما در آمریکا قانونی داریم که میگه اگه قصد تحریک کسی رو داری در مورد مرگ با اون حرف نزن . اما یه توصیه ی مجانی : اگه می خوای بقیه مرغ ها با تو همراه بشن ، چیزی رو به اونها بگو که دوست دارن بشنون ."

و اما جواب سوال : پروؤه ملی آموزش حقوق زنان و دختران با مرکز همکاری مرکز امور مشارکت زنان و دفتر یونیسف با حمایت 294هزار دلاری سازمان ملل طی یک دوره آموزشی میان مدت در 5 منطقه کشور از سال 1379در قالب کارگاه های آموزشی در مراکز استانها برای آموزش گیرندگان زن و دختر اجرا شد. در راهنمای آموزشی جزوه ی «اقدام محلی، تغییر جهانی» جمله بسیار صریحی در محکومیت دین آمده است :« همه دین ها دارای خصوصیات فرهنگی هستند که در نتیجه ی انها بر زنان ستم وارد می شود.»

دکتر دیوید پوپننو می گوید: « همانطور که می دانید دین یکی از قدرتمند ترین بنیاد ها برای بشر بوده که رابطه تنگاتنگی با اصول خانواده داشته و از خانواده حمایت می کند . عاملی که خانواده ها را هر چه بیشتر به هم نزدیک و متصل می کند دین است اما بدانید با تضعیف دین خانواده هم تضعیف خواهد شد.»

و بالاخره در تمرین چهارم درس تجزیه و تحلیل فرهنگ از جزوه ی اقدام محلی، تغییر جهانی آمده است : از گروه زنان شرکت کننده در کارگاه های آموزشی بخواهید فهرستی از اعمال فرهنگی و مذهبی جوامع خودشان را که در مورد زنان و مردان متفاوت هستند ، تهیه کنند و بعد مثال میزند : مثلا اینکه زنان نمی تواند طلاق بدهند .

بعد سوالاتی را مطرح می کند: "چه کسی این راه و رسم را تحمیل می کند؟ چه کسی از این راه و رسم سود می برد؟ حکومت ها، جوامع مذهبی یا گرو های مسلط مذهبی یا...؟ مهمتر اینکه چه کسی زیان می کند؟"

به بن بست رسیدن راه حل های ارائه شده در این کارگاه های آموزشی به خاطر غیر بومی بودنشان آن جایی نمایان می شود که تنها راه حل را کشاندن تعداد محدودی از زنان به خیابان ها می داند که البته ثمره ای ه ندارد. آشنا نبودن فعالان جنبش زنان با مبای دینی باعث شده است که حتی در تشخیص صورت مسأله ها هم به نتیجه روشن و واقعی نرسند و متوسل به ملاک ها و معیارهای غیر بومی و غربی برای تشخیص مسائل زنان شوند .

آیا کسانی که از حل مشکلات درون گروهی خودشان عاجز و ناتوان مانده اند می توانند جامعه بزرگی از زنان را رهبری کنند؟

قضاوت با شماست... .

اگر خدا بخواهد ادامه دارد...

منابع:

-          کتاب جنگ علیه خانواده از ویلیام گاردنر

-          www.aviny.com

-          سایت دفتر امور زنان و خانواده، معاونت سیاسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۱۷
میخ چکشی

متن رساله طب النبى‏

(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ)* این رساله‏اى است که «طب النبى» نامیده مى‏شود.

پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: خداوند مرضى را نیافریده مگر اینکه براى آن دوایى آفریده است مگر مرگ.

و فرمود: کسى که بیمارى را نازل کرده، دوا را هم نازل کرده است.

و فرمود: کسانى را که طبیعت گرم دارند، به طول عمر مژده بده.

و فرمود: اصل هر بیمارى برودت است.

و فرمود: معده خانه بیمارى و پرهیز سرآمد هر دو است و به نفس خود آنچه را که عادت داده‏اى بده.

و فرمود: دوست داشتنى‏ترین طعام نزد خدا طعامى است که دستهاى بسیارى سوى آن دراز شود.

و فرمود: خوردن با یک انگشت، خوردن شیطان است و با دو انگشت خوردن عیاران است و با سه انگشت، خوردن پیامبران است.

و فرمود: طعام را سرد کن که طعام داغ برکت ندارد.

و فرمود: وقتى غذا مى‏خورید کفشهاى خود را درآورید که آن‏ باعث راحتى پاهاى شما و یک سنت زیباست.

و فرمود: خوردن همراه با خادمان از تواضع است، پس هر کس با آنان غذا بخورد، بهشت مشتاق او مى‏شود.

و فرمود: خوردن در بازار از پستى است.

و فرمود: مؤمن با اشتهاى خانواده‏اش غذا مى‏خورد و منافق خانواده‏اش با اشتهاى او غذا مى‏خورد.

و فرمود: وقتى غذایى گذاشته شد، پس آنچه را که مقابل اوست بخورد و بالاى آن را نخورد و چون برکت از بالاى آن مى‏آید و هیچ یک از شما از پیش غذا بلند نشود و دست خود را از آن نکشد مگر بعد از آنکه دیگران دست خود را کشیدند اگر چه سیر شده باشد چون این کار باعث خجالت همنشین مى‏شود.

و فرمود: برکت در وسط طعام است پس از کناره‏هاى آن بخورید و از وسط آن نخورید.

و فرمود: برکت در سه چیز است: جماعت، سحور و ترید.

و فرمود: هر کس (در غذا خوردن) از دو چوب استفاده کند، از درد دو کلیه در امان خواهد بود.

و فرمود: پس از خوردن طعام خلال کنید و دهانتان را با آب بشویید که باعث سالم بودن دندانها مى‏شود.

و فرمود: خلال کنید که آن از نظافت است و نظافت از ایمان است و ایمان با صاحب خود در بهشت است.

و فرمود: غذاى شخص سخاوتمند دواست و غذاى شخص بخیل بیمارى است.

و فرمود: کاسه براى کسى که آن را بلیسد، طلب آمرزش مى‏کند.

و فرمود: با هم غذا بخورید و متفرق نشوید که برکت در جماعت است.

و فرمود: کسى که گرسنه باشد و یا احتیاج پیدا کند و آن را از مردم پنهان سازد و به سوى خدا برود، بر خدا حق است که روزى حلال یک سال او را بازگشاید.

و فرمود: هر کس از آنچه را که از سفره مى‏افتد بخورد، در وسعت روزى زندگى مى‏کند و او و فرزند او از حرام نگه داشته مى‏شوند.

و فرمود: هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، مهمان خود را گرامى بدارد.

و فرمود: از تواضع است که شخص بازمانده برادرش را بیاشامد.

و فرمود: هر کس که غذاى او اندک باشد حساب او نیز اندک خواهد بود.

و فرمود: هیچ یک از شما ایستاده آب نخورد و اگر خورد برگرداند.

و فرمود: محتکر در دنیا و آخرت ملعون است.

و فرمود: احتکار در ده چیز است: گندم و جو و خرما و کشمش و ذرت و روغن و عسل و پنیر و گردو و روغن زیتون.

و فرمود: اگر کسى تجارتى جز در خوردنیها نداشته باشد، طغیان و ستم مى‏کند.

و فرمود: هر کس بر مسلمانان طعامى را جمع کند و چهل روز آن را نگهدارد تا گران شود، او از خدا بیزار و خدا از او بیزار است.

و فرمود: هر کس بر مسلمانان طعامى را احتکار کند خداوند او را به جذام و مفلس شدن مبتلا مى‏کند.

و فرمود: سحرى بخورید که در آن برکت است.

و فرمود: بر خلاف اهل کتاب سحرى بخورید.

و فرمود: بهترین غذاى شما نان و بهترین میوه شما انگور است.

و فرمود: بر شما باد وقت خرما چیدن از درخت ... هنگامى که ...

یعنى از آنان باشید[1] و فرمود: بر شما باد «هریسه» (طعامى که از گوشت و حبوبات درست مى‏شود) که آن چهل روز باعث نشاط در عبادت مى‏شود و آن غذایى است که به جاى مائده عیسى بر ما نازل شده است.

و فرمود: نان را با چاقو نبرید و آن را گرامى بدارید که خدا آن را گرامى داشته است.

و فرمود: سه بار نمک خوردن پیش از غذا از فرزند آدم هفتاد و دو نوع بلا را مى‏گرداند که از جمله آنهاست جنون و جذام و برص.

و فرمود: سرور خورشتهاى شما نمک است.

و فرمود: هر کس پیش از هر چیز نمک بخورد سیصد و سى نوع بلا

______________________________
(1) این جمله در تمام نسخه‏ها افتادگى دارد.

از او دفع مى‏شود که آسان‏ترین آنها جذام است.

و فرمود: با نمک شروع کنید که آن دواى هفتاد درد است.

و فرمود: بهترین صدقه آب است.

و فرمود: سرور نوشیدنیهاى دنیا و آخرت آب است.

و فرمود: تب از چرک جهنم است.

و فرمود: وقتى میل به آب داشتید آن را به صورت مکیدن بخورید و پى در پى نخورید.

و فرمود: پى در پى خوردن باعث تشنگى مى‏شود.

و فرمود: هر غذا و نوشیدنى که حیوانى در آن بیفتد که خون جهنده ندارد و بمیرد، حلال و پاک است.

و فرمود: هر کس به خوردن زیاد طعام و آب عادت کند قلب او قساوت مى‏گیرد.

و فرمود: هر وقت یکى از شما آب بخورید و سه بار نفس بکشد، در امان خواهد بود.

و فرمود: بدترین امت من کسانى هستند که مغز استخوان را بخوردند.

و فرمود: شیطان یاران خود را مى‏خواند و مى‏گوید بر شما باد گوشت و مسکر و ناى (یک نوع آلت موسیقى) که من مجموعه شرّها را جز در آنها نیافتم.

و فرمود: بهترین خورشت در دنیا و آخرت گوشت است.

و فرمود: بر شما باد به خوردن گوشت شتر بر خلاف یهود (که نمى‏خورند).

و فرمود: هر کس چهل روز گوشت نخورد اخلاقش بد مى‏شود.

و فرمود: هر کس در حال ضرورت، خوردن گوشت مردار و خون و گوشت خوک را ترک کند و بمیرد در آتش جهنم جاودان مى‏ماند.

و فرمود: گوشت را در سفره با چاقو نبرید که آن از کارهاى عجمهاست و آن را با دندان بخورید که گواراتر و بهتر است.

و فرمود: از صید مجوس جز ماهى را نخورید.

و فرمود: هر کس چهل روز گوشت نخورد قلب او قساوت مى‏گیرد.

و فرمود: خداوند به یکى از پیامبران خود که از ضعف شکایت کرده بود، وحى کرد که گوشت را با شیر بپزد که شفا و برکت در آنهاست.

و فرمود: برنج در میان غذاها مانند رئیس در میان قوم است و من در میان پیامبران مانند نمک در غذا هستم.

و فرمود: هر کس میوه را به تنهایى بخورد به او ضرر نمى‏رساند.

و فرمود: با روغن بنفشه خود را چرب کنید که آن در تابستان سرد و در زمستان گرم است.

و فرمود: زنهاى حامله خود را شیر بدهید که آن عقل بچه را زیاد مى‏کند.[2]

و فرمود: هر وقت شیر خوردید دهانتان را بشویید که در آن چربى است.

و فرمود: سه چیز است که برگردانیده نمى‏شود: متکا و شیر و روغن.

و فرمود: خوردن پنیر بیمارى است و گردو دوا است و اگر با هم باشند دوا هستند.

و فرمود: خوردن شیر از ایمان است.

و فرمود: بر شما باد شیر که آن حرارت را از قلب برطرف مى‏کند همان گونه که انگشت، عرق را از پیشانى برطرف مى‏کند و نیز خوردن شیر، پشت را محکم مى‏کند و بر عقل مى‏افزاید و ذهن را ذکاوت مى‏دهد و چشم را جلا مى‏بخشد و فراموشى را از بین مى‏برد.

و فرمود: ده چیز باعث فراموشى مى‏شود: خوردن پنیر، خوردن بازمانده موش و خوردن سیب ترش و گشنیز و حجامت کردن با نقره و رفتن از میان دو زن و نگاه کردن به کسى که بر دار زده شده و تعزیه و خواندن سنگ قبرها.

و فرمود: هیچ چیز جز شیر جاى خوردن و آشامیدن را نمى‏گیرد.

و فرمود: یک گوسفند یک برکت و دو گوسفند دو برکت دارد و سه گوسفند غنیمت است.

و فرمود: جسم با سه چیز شاد مى‏شود و رشد مى‏کند: عطر و لباس نرم و خوردن عسل.

و فرمود: بر شما باد عسل، سوگند به کسى که جان من در دست اوست خانه‏اى نیست که در آن عسل باشد مگر اینکه فرشتگان به ساکنان آن خانه طلب آمرزش مى‏کنند. پس اگر کسى آن را بخورد هزار دوا در درون او وارد مى‏شود و هزار هزار بیمارى از او خارج مى‏شود و اگر در حالى که عسل در درون اوست بمیرد بدن او را آتش نمى‏گیرد.

و فرمود: قلب مؤمن شیرین است و شیرینى را دوست دارد.

و فرمود: هر کس در دهان برادر مؤمن خود لقمه شیرینى بگذارد و قصد رشوه نداشته باشد و از شر او نترسد و جز خدا چیزى را اراده نکند، خداوند به وسیله آن، حرارت موقف روز قیامت را از او برمى‏گرداند.

و فرمود: چه خوب است خوردن عسل که رشد مى‏دهد و ناراحتى سینه را از بین مى‏برد.

و فرمود: هر کس حافظه بخواهد، عسل بخورد.

و فرمود: هر وقت یکى از شما کنیزى بخرد، نخستین چیزى که به او مى‏چشاند عسل باشد که براى او پاکتر است.

و فرمود: وقتى زنى بچه‏اى به دنیا آورد نخستین چیزى که آن زن مى‏خورد رطب و خرماى شیرین باشد، زیرا که اگر بهتر از آن چیزى بود، خداوند به مریم وقتى عیسى را به دنیا آورد، مى‏داد.

و فرمود: هر وقت رطب آمد به من تهنیت بگویید و هر وقت رطب رفت به من تسلیت بگویید.

و فرمود: خانه‏اى که در آن خرما نباشد، در واقع طعامى در آن نیست.

و فرمود: درخت خرما و انار از باقیمانده طینت آدم آفریده شد.

و فرمود: عمّه خود درخت خرما را گرامى بدارید.

و فرمود: خرما را با آب دهن بخورید که کرم را مى‏کشد.

و فرمود: چه خوب است که مؤمن سحرى خرما بخورد.

و فرمود: هر کس خرما داشته باشد، با آن افطار کند و اگر خرما نداشته باشد با آب افطار کند که آن پاک‏کننده است.

و فرمود: شربت عسل را هر کس بیاورد برنگردانید.

و فرمود: گوشت گاو بیمارى و شیر آن دواست و گوشت گوسفند دوا و شیر آن بیمارى است.

و فرمود: بر شما باد میوه‏ها به هنگام نوبر آن که آن بدنها را سالم مى‏کند و غمها را برطرف مى‏سازد و آنها را به هنگام تمام شدن رها کنید که آن بیمارى براى بدنهاست.

و فرمود: بهترین چیزى که روزه دار با آن افطار مى‏کند، کشمش و خرما و یا یک چیز شیرین است.

و فرمود: خوردن انجیر امان از قولنج است.

و فرمود: خوردن «به» تاریکى چشم را از بین مى‏برد.

و فرمود: بهار امّت من انگور و خربزه است.

و فرمود: خربزه را به عنوان میوه بخورید که آن میوه بهشتى است‏

و در آن هزار برکت و هزار رحمت است و خوردن آن شفاى هر دردى است.

و فرمود: خربزه را با دندان بخورید و آن را قطعه قطعه نکنید که آن میوه مبارک و پاکى است، دهان را پاک و قلب را مقدس و دندانها را سفید مى‏کند و خدا را خشنود مى‏سازد، بوى آن از عنبر و آب آن از کوثر و گوشت آن از بهشت و لذت آن از جنت و خوردن آن از عبادات است.

و از ابن عباس نقل شده که پیامبر فرمود: بر شما باد خربزه که در آن ده خصلت است: غذا و نوشیدنى و مسواک و داراى بوى خوش است و مثانه را شست و شو مى‏دهد و سردى را قطع مى‏کند و شکم را مى‏شوید و آب پشت را زیاد مى‏کند و جماع را افزایش مى‏دهد و سردى را قطع مى‏کند و بشره را پاک مى‏سازد.

و فرمود: بر شما باد انار و پى آن را هم بخورید که آن دباغ‏کننده معده است، هیچ دانه‏اى از آن در درون شما قرار نمى‏گیرد مگر اینکه قلب نورانى مى‏شود و چهل روز انسان را از وسوسه شیطان حفظ مى‏کند.

و فرمود: بر شما باد لیمو که آن قلب را نورانى مى‏کند و بر عقل مى‏افزاید.

و فرمود: انگور را دانه دانه بخورید که گواراتر است.

و فرمود: انجیر بخورید که به بواسیر و نقرس منفعت دارد.

و فرمود: زیاد بادنجان بخورید که آن درختى است که در بهشت دیده‏ام، پس هر کس آن را با این قصد بخورد که بیمارى آور است بیمارى مى‏آورد و هر کس با این قصد بخورد که دواست دوا مى‏شود.

و فرمود: کدو بخورید که اگر براى خدا گیاهى سبکتر از آن بود، آن را براى برادرم یونس مى‏رویانید.

و فرمود: وقتى یکى از شما آبگوشت تهیه مى‏کند، در آن بسیار کدو بریزد که بر عقل و فکر مى‏افزاید.

و فرمود: هر کس انارى بخورد و آن را تمام کند، خداوند چهل روز قلب او را نورانى مى‏کند.

و فرمود: چه خورشت خوبى است کشمش! و فرمود: کسى انار نمى‏خورد مگر اینکه شیطان او چهل روز بیمار مى‏شود.

و فرمود: کرفس سبزى پیامبران است.

و فرمود: هر کس سرکه بخورد، فرشته‏اى بپا مى‏خیزد و براى او استغفار مى‏کند تا وقتى که از آن فارغ شود.

و فرمود: چه خورشت خوبى است سرکه! و پیامبر از میوه‏ها انگور و خربزه را دوست مى‏داشت.

و فرمود: بر شما باد کشمش که رنج را از بین مى‏برد و بلغم را فرو مى‏نشاند و عصب را محکم مى‏کند و بدگویى را مى‏برد و قلب را نیکو مى‏کند.

و فرمود: بر شما باد کدو که آن بر عقل مى‏افزاید.

و فرمود: عناب تب و سرفه را از بین مى‏برد و قلب را نورانى مى‏کند.

و فرمود: نوح از غصه به خدا شکایت کرد به او وحى شد که انگور بخورد که انگور غصه را از بین مى‏برد.

و فرمود: خربزه بخورید و آن را با دندان بخورید که آب آن رحمت و شیرینى آن از شیرینى ایمان است و ایمان در بهشت است، پس هر کس قدرى خربزه بخورد، خدا براى او هفتاد هزار حسنه مى‏نویسد و از او هفتاد هزار سیئه محو مى‏کند.

و فرمود: خربزه ده خصلت دارد (که پیش از این گفته شد) و اینکه براى پیامبر از طائف خربزه‏اى آوردند آن را بوئید و بوسید سپس فرمود: خربزه را با دندان بخورید که آن از زینتهاى زمین و آب آن از رحمت خدا و شیرینى آن از بهشت است.

گفته شده که روزى پیامبر در مجلس یکى از یاران خود بود که فرمود: خدا رحمت کند کسى را که ما را با خربزه‏اى اطعام کند، پس على بن ابى طالب علیه السّلام بلند شد و رفت و مقدارى خربزه آورد، پس او و اصحابش از آن خوردند و فرمود: خدا رحمت کند کسى را که ما را با این اطعام کرد و نیز خدا رحمت کند هر مسلمانى را که خربزه بخورد تا روز قیامت.

و فرمو[3]د: هیچ زن حامله‏اى خربزه نمى‏خورد مگر اینکه نوزاد او زیبا روى و خوش خلق مى‏شود.

و فرمود: خربزه پیش از غذا شکم را شست و شو مى‏دهد و بیمارى را به کلى از بین مى‏برد.

آن حضرت خیار را با نمک و خربزه را با پنیر مى‏خورد و میوه را به صورت تر مى‏خورد و گاهى خربزه را با دستان خود مى‏خورد.

و فرمود: نرگس را بو کنید اگر چه روزى یک بار باشد، اگر چه هفته‏اى یک بار باشد، اگر چه ماهى یک بار باشد، اگر چه سالى یک بار باشد، اگر چه در عمر یک بار باشد چون در دل نقطه‏اى از جنون و جذام و برص وجود دارد که بوئیدن آن، آن را از بین مى‏برد.

و فرمود: حنا خضاب اسلام است، عمل مؤمن را زیاد مى‏کند و سردرد را از بین مى‏برد و به چشم تیزى مى‏بخشد و بر جماع مى‏افزاید و آن سرور گیاهان در دنیا و آخرت است.

و فرمود: برترى روغن بنفشه بر سایر روغنها مانند برترى اسلام بر سایر ادیان است.

و فرمود: هیچ برگى از کاسنى نیست مگر اینکه بر آن قطره‏اى از آب بهشت است.

و فرمود: بر شما باد مرزنگوش آن را ببویید که براى «خشام» خوب است و «خشام» یک بیمارى است.

و فرمود: هر کس مى‏خواهد عطرى را استشمام کند گل سرخ را ببوید.

و فرمود: خداوند براى ما خوشایندتر از حنا گیاهى نیافریده است.

و فرمود: یک درهم در راه خدا صدقه دادن هفتصد برابر پاداش دارد و یک درهم جهت خضاب با حنا دادن نه هزار پاداش دارد.

و فرمود: سفره‏هاى خود را با سبزى زینت دهید که خوردن آن همراه با گفتن بسم اللَّه، شیاطین را مى‏راند.

و فرمود: سیاه دانه دواى هر دردى است بجز مرگ.

و فرمود: پنیر بخورید که آن خواب مى‏آورد و طعام را هضم مى‏کند.

و فرمود: سیر بخورید که در آن شفاى هفتاد بیمارى است.

و فرمود: هر کس اسپند بخورد و بخوابد از سرگیجه در امان خواهد بود.

و فرمود: هر کس سیر و پیاز و چیز بدبو بخورد به ما نزدیک نشود و به مسجد نزدیک نشود.

و فرمود وقتى به شهرى وارد شدید از سبزى یا پیاز آن بخورید که بیمارى آن شهر را از شما دور مى‏کند و رنج را از بین مى‏برد و عصب را محکم مى‏کند و باه را افزایش مى‏دهد و تب را مى‏برد.

و فرمود: بر شما باد کرفس که اگر چیزى عقل را بیافزاید، همان است.

و فرمود: اگر در چیزى شفا باشد آن همان سناء است.

و فرمود: بر شما باد هلیله سیاه که آن از درخت بهشتى است طعم آن تلخ است ولى در آن شفاى هر دردى است.

و فرمود: حجامت کردن در نوزدهم و بیست و یکم هر ماه مستحب است.

و فرمود: در شبى که به معراج رفتم به هیچ فرشته‏اى نمى‏گذشتم مگر اینکه مى‏گفت: اى محمد امت خود را به حجامت کردن دستور بده و بهترین چیزى که با آن بیماریها را مداوا مى‏کنید حجامت کردن و سیاه دانه و جوز است.

و فرمود: خوردن خاک بر هر مسلمانى حرام است.

و فرمود: هر کس بمیرد در حالى که در شکم او به سنگینى یک ذره خاک باشد به آتش مى‏افتد.

و فرمود: هر کس خاک بخورد گویا که به قتل خود کمر بسته است.

و فرمود: خاک نخورید که در آن سه خصلت است، بیمارى مى‏آورد و شکم را بزرگ مى‏کند و رنگ را زرد مى‏کند.

و فرمود: هر کس هفت روز به شدت بیمار باشد خداوند هفتاد سال گناه او را مى‏آمرزد.

و فرمود: از چهار چیز بدتان نیاید: چشم درد که رگهاى کورى را قطع مى‏کند و زکام که رگهاى جذام را قطع مى‏کند و سرفه که رگهاى فلج را قطع مى‏کند و دمّل که رگهاى برص را قطع مى‏کند.

و فرمود: تب نصیب هر مؤمنى از آتش است.

و فرمود: دردى نیست مگر درد چشم و غمى نیست مگر غم دین.

و فرمود: تب گناهان را مى‏ریزد همان گونه که درخت برگها را مى‏ریزد.

و فرمود: هر کس براى کسى که عطسه مى‏کند الحمد للَّه بگوید از درد شکم و درد گوش و لب بریدگى در امان خواهد بود.

و فرمود: هیچ شخصى نزد مریض هفت بار نمى‏گوید: از خداوند بزرگ که پروردگار عرش بزرگ است مى‏خواهم که تو را شفا بدهد مگر اینکه شفا مى‏یابد.

و فرمود: هر کس از دندان درد شکایت دارد، انگشت خود را روى آن بگذارد و این آیه را بخواند:

وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ‏ وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رحمة للعالمین».

وقتى پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم نزد مریضى مى‏آمد مى‏گفت: اى پروردگار مردم وسواس و رنج را بردار شفا بده که تو شفا دهنده‏اى و شفایى جز شفاى تو نیست.

گفته شده که پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم مریضى را عیادت کرد پس فرمود: آیا براى تو دعایى بخوانم که جبرئیل به من یاد داده؟ گفت: آرى یا رسول اللَّه. فرمود: به نام خدا خدا تو را از هر دردى که به تو مى‏آید شفا بدهد و از شر دمندگان در گرهها و از شر حسدکننده هنگامى که حسد مى‏کند تو را حفظ کند.

پایان رساله «طب النبى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم»

منبع: روش تندرستى در اسلام / ترجمه طب النبی وطب الصادق علیهما السلام

 

 



[1] ( 1) این جمله در تمام نسخه‏ها افتادگى دارد.

[2] مستغفرى، جعفر بن محمد، روش تندرستى در اسلام / ترجمه طبّ النبی وطب الصادق علیهما السلام، 1جلد، مومنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ش.

[3] مستغفرى، جعفر بن محمد، روش تندرستى در اسلام / ترجمه طبّ النبی وطب الصادق علیهما السلام، 1جلد، مومنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ش.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۲۲
میخ چکشی