رقیب

تنها کسی که همیشه مراقب شماست خداست

تنها کسی که همیشه مراقب شماست خداست

عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

ستم خانگی

شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۱۷ ب.ظ

ستم خانگی (قست اول)

به نام دوستدار زیبایی

فمینیسم همان ایدئولوژی برتری جنس زن است و فمینیست ها کسانی هستند که معتقدند زن ها موقعیت فرو دست و تحت ستمی دارند و این ظلم به خاطر جنس یا زن بودن آنها ست. پشت کردن به مفاهیم کلیسایی و مقصر دانستن حوا به عنوان یک زن جهت رانده شدن آدم از بهشت از جمله باور های موج اول فمینیم است. با پیدایش کارخانه ها زنان ضمن اینکه تشویق به خانه داری می شدند به آنها احساس ضرر و عدم کفایت به خاطر این خانه داری تلقین می شد. با چاپ کتاب جنس دوم از سیمون دوبوار و رمز زنانگی بتی فریدن، موقعیت زنان در خانواده و خانه و نهاد ازدواج، رابطه قانونی با همسران، کار خانگی و نقش مادری به چالش کشیده شد و نظریه پدر سالاری به میان آمد .

در واقع فمینیست ها محل نزاع را از مرد سالاری در اجتماع به پدر سالاری تبدیل کردند و اسم آن را ستم خانگی گذاشتند. فمینیست ها بین سکس به معنای جنس و جنسیت تفاوت قائل می شوند . سکس یا جنس به معنای خصوصیات زنانه ای است که منشأ زیستی دارد مثل بارداری و زایمان و جنسیت از نظر فمینیست ها رفتار هایی است که به نام زنانگی به وسیله خانواده، آداب و رسوم، فرهنگ و اجتماع ساخته شده و به زنان تحمیل شده است. به عبارتی روشن تر آنها معتقدند عاطفی تر بودن زنان، مادری کردنشان و اطاعت پذیر بودنشان صفاتی ساختگی است نه فطری .

یعنی اگر عروسک را از بچگی دست پسر بچه ها بدهید تا با آن بزرگ شوند در آینده می تواند جای مادران را بگیرند و اگر به دختر بچه ها کارهای مردانه آموزش داده شود رفتارشان مردانه می شود .

فمینیست های موج دوم معتقدند خانواده اولین جایگاه ستم بر زنان است، خانواده زنان را در درون خانه به مردان وابسته می کند و بنابراین باید برای رهایی و خروج زنان خانه دار از این ستم خانگی به آنها آموزش داد . برای القاء مفهوم ستم خانگی با معیارهای خودشان، کارگاه های آموزشی در خارج و داخل کشور تشکیل می دهند .

پدید آمدن برخی تکنولوژی های جدید مثل رادیو های جیبی و گوش دادن به موزیک های تند و اشاعه فحشا و روابط جنسی آزاد به بهانه آزادی و فردگرایی  بین والدین و نسل جدید آنها فاصله انداخت به طوری که خانواده های سنتی را به مضحکه گرفتند . دکتر ویلیام گاردنر، جامعه شناس کانادایی صاحب کتاب جنگ علیه خانواده ضمن انتقاد از فمنیست ها به مفهوم آزادی در اندیشه ی آنها اشاره می کند و می نویسد :" مفهوم رایج آزادی از دیدگاه فمینیست ها این است ما باید از قید و بندهای انتظارهای دیگران آزاد باشیم یا در اعمال خودمان به قوانین محدود نباشیم و هر آن چه را که خود مایلیم انجام دهیم . وقتی مردم می گویند آرزو دارند آزاد باشند معمولا منظورشان این است که از مسئولیت ها، استرس ها و التزام های شغلی، همسر یا فرزندان یا هر چیز دیگری که در آنها حس محدودیت ایجاد می کند رها شوند. "

برای رساندن زنان به این آزادی شعار حمایت یا دفی را علم می کنند . در فیلم فرار مرغی شما شاهد این دیالوگ ها هستید: "(خروسی در حال پرتاب شدن به یک مرغداری است که مرتبا این واؤه را در حین سقوط تکرار می کند "آزادی، آزادی " تا اینکه به زمین می خورد و اطراف آن را چند تا مرغ می گیرند . یکی از مر غها میگوید : اینجا یه مرغداریه و ما هم مرغهاش هستیم . و خروس در جواب می گوید: یعنی من الآن توی یه مرغداریم که مرغهاش شمایید؟ و صدایی از دور با فریاد میگوید: اون یک جنگجو . خروس در جواب می گوید: آروم باش پدر جان ، از جایی که من میآم جنگ بین خروس ها ممنوعه . در همین حین یکی از مرغ ها می پرسد: اونجایی که میگی دقیقا کجاست؟ و خروس میگوید: یه جای کوچیکی هست که من بهش میگم سرزمین آزادی و خانه شجاع ها، هووووووم! آمریکا ." 

ویلیام گاردنر در کتاب جنگ علیه خانواده می گوید: " باید بین آزادی و آزادگی فرق قائل شد . آزادی به جنبه های فیزیکی ما مربوط است در حالی که آزادگی به زندگی اخلاقی ما مربوط می شود ولی ما به راحتی آزادی را با مجاز بودن به انجام هر کاری اشتباه می گیریم . ما منشور های بسیاری برای حقوق انسان ها داریم . از سازمان ملل گرفته تا نهاد های پایین تر اما هیچ منشور رسمی جهت تکالیف و مسئولیت ها نداریم . 

این روز ها مصلحت سیاسی این هست که مفهوم آزادی اخلاقی و مسئولیت پذیری که در زندگی های سنتی وجود دارد مثل مادری و همسری تحقیر شود و تنزل پیدا کند که این برای تاریخ دموکراسی مایه تأسف است . در آموزه های فمینیست رابطه مرد و زن در دایره روابط خانوادگی به گونه ای هست که اگر هر کدام جای خود را ترک کنند و نقش جنسیتی خود را رها کنند باعث خروج طرف مقابل از موقعیت و پایگاه خودش می شود . بنابراین دیگر مرد خوب در مقابل زن خوب قرار ندارد و این همان انقلاب جنسی یا بحران هویت است . منظور از هویت جنسی خودپنداره هر شخص راجع به مرد بودن یا زن بودن است .

"در فیلم فرار مرغی باز شاهد اینگونه دیالوگ ها هستیم:

مرغ ماجراجوی داستان از بقیه مرغ ها می پرسد: بچه ها فکر می کنید چه راهی رو برای نجات پیدا کردن از این وضعیت هنوز انتخاب نکردیم؟

یکی از مرغ ها در جواب می گوید: هنوز فرار نکردن رو انتخاب نکردیم. مرغ ماجراجو می گوید: دوستمون رو که تازه از دست دادیم فراموش نکنید، چندتای مثل اون رو باید از دست بدیم تا بفهمید ، اون فقط این ماه کمتر از بقیه  تخم کرده بود اما حقش این نبود که کشته بشه و خورده بشه .

یکی از مرغ ها در جواب می گوید : می خواست به جای اینکه وقتش رو برای فرار هدر بده یه کم تخم بذاره.

مرغ ماجراجو می گوید: یعنی تمام عمر تخم کنیم و بعد تمام پرهامون رو بچینند و سرخمون کنند؟؟!!! این برای شما کافیه؟

در جواب یه صدایی از دور می گوید : خوب این هم یه جور زندگیه .

ولی مرغ ماجراجو می گوید: می دونید مشکل چیه؟! نرده ها فقط اطراف مزرعه نیستند بلکه اونها این جا هم هستند توی کله های شما . ولی اون بیرون یه جای بهتری هست . اونجا فضای بازتری داره .

یکی از مرغ ها در جواب می گوید: اونجا کی به ما غذا می ده ؟

مرغ ماجراجو می گوید : ما خودمون به خودمون غذا می دیم .

یکی از مرغ ها می گوید: مزرعه اش کجاست؟

مرغ ماجراجو می گوید : دیگه مزرعه ای در کار نیست!

دیگری می گوید: اون موقع مزرعه دار کجا باید زندگی کنه؟

مرغ ماجراجو می گوید : اون موقع دیگه مزرعه داری هم وجود نداره!

دیگری می گوید: یعنی میره به تعطیلات ؟

مرغ ماجراجو می گوید : اون اصلا هیچ جا نیست چرا شماها نمی فهمید!!!!! اون موقع نه دیگه سرشماری صبحگاهی هست، نه مزرعه داری، نه سگی، نه قفلیو نه هیچ مرغداری.

و یکی از مرغ ها با حالت عجیبی می گوید: تا به حال توی زندگیم یه چنین چیز بی نهایت بی ارزشی نشنیده بودم، تو باید حقیقت رو قبووووووووووووووووووووووووول کنی. چون شانس اینکه ما بتونیم از این مرغداری بریم یک در میلیونه .

مرغ ماجراجو می گوید : پس هنوز شانسی هست.

مرغ ماجراجو در همین حین کتابی را به بقیه مرغ ها نشان می دهد و می گوید: این راه خروج ما از اینجاست .( روی کتاب نوشته پرواز) .   پرواز ایدئولوژی فمینیسم است .

اما به نظر شما راه ها و ساز و کار های تحریک زنان برای ایجاد به اصطلاح آزادی و فردگرایی در کشورهایی مثل کشور ما به چه صورت است؟

در فیلم فرار مرغی ، خروسی که قصد نجات مرغها را داره به مرغ ماجراجوی داستان می گوید: "ببین ما در آمریکا قانونی داریم که میگه اگه قصد تحریک کسی رو داری در مورد مرگ با اون حرف نزن . اما یه توصیه ی مجانی : اگه می خوای بقیه مرغ ها با تو همراه بشن ، چیزی رو به اونها بگو که دوست دارن بشنون ."

و اما جواب سوال : پروؤه ملی آموزش حقوق زنان و دختران با مرکز همکاری مرکز امور مشارکت زنان و دفتر یونیسف با حمایت 294هزار دلاری سازمان ملل طی یک دوره آموزشی میان مدت در 5 منطقه کشور از سال 1379در قالب کارگاه های آموزشی در مراکز استانها برای آموزش گیرندگان زن و دختر اجرا شد. در راهنمای آموزشی جزوه ی «اقدام محلی، تغییر جهانی» جمله بسیار صریحی در محکومیت دین آمده است :« همه دین ها دارای خصوصیات فرهنگی هستند که در نتیجه ی انها بر زنان ستم وارد می شود.»

دکتر دیوید پوپننو می گوید: « همانطور که می دانید دین یکی از قدرتمند ترین بنیاد ها برای بشر بوده که رابطه تنگاتنگی با اصول خانواده داشته و از خانواده حمایت می کند . عاملی که خانواده ها را هر چه بیشتر به هم نزدیک و متصل می کند دین است اما بدانید با تضعیف دین خانواده هم تضعیف خواهد شد.»

و بالاخره در تمرین چهارم درس تجزیه و تحلیل فرهنگ از جزوه ی اقدام محلی، تغییر جهانی آمده است : از گروه زنان شرکت کننده در کارگاه های آموزشی بخواهید فهرستی از اعمال فرهنگی و مذهبی جوامع خودشان را که در مورد زنان و مردان متفاوت هستند ، تهیه کنند و بعد مثال میزند : مثلا اینکه زنان نمی تواند طلاق بدهند .

بعد سوالاتی را مطرح می کند: "چه کسی این راه و رسم را تحمیل می کند؟ چه کسی از این راه و رسم سود می برد؟ حکومت ها، جوامع مذهبی یا گرو های مسلط مذهبی یا...؟ مهمتر اینکه چه کسی زیان می کند؟"

به بن بست رسیدن راه حل های ارائه شده در این کارگاه های آموزشی به خاطر غیر بومی بودنشان آن جایی نمایان می شود که تنها راه حل را کشاندن تعداد محدودی از زنان به خیابان ها می داند که البته ثمره ای ه ندارد. آشنا نبودن فعالان جنبش زنان با مبای دینی باعث شده است که حتی در تشخیص صورت مسأله ها هم به نتیجه روشن و واقعی نرسند و متوسل به ملاک ها و معیارهای غیر بومی و غربی برای تشخیص مسائل زنان شوند .

آیا کسانی که از حل مشکلات درون گروهی خودشان عاجز و ناتوان مانده اند می توانند جامعه بزرگی از زنان را رهبری کنند؟

قضاوت با شماست... .

اگر خدا بخواهد ادامه دارد...

منابع:

-          کتاب جنگ علیه خانواده از ویلیام گاردنر

-          www.aviny.com

-          سایت دفتر امور زنان و خانواده، معاونت سیاسی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۳
میخ چکشی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی