معرفی کتاب
تاریخ روابط علمی میان ایران و هند، بسیار کهن است. چه بسیار ایرانیانی که به هند، این سرزمین وسیع، مهاجرت کرده و خود یا فرزندان آنها در این کشور آثاری را در رشتههای مختلف علمی پدید آوردند. شاید بتوان نقطۀ اوج روابط علمی ایران و هند را در زمان حکومت گورکانیان هند و بهخصوص اکبر و پادشاهان پس از او دانست. یعنی هنگامیکه، مقارن آنها در ایران، پادشاهان صفوی به قدرت رسیده بودند.
در دوران حکومت گورکانیان و بابریان هند و اعقاب آنها زبان فارسی زبان رسمی و علمی سرزمین هند شده بود. این رسمیت و علاقه به زبان فارسی تا سلطۀ کمپانی هند شرقی ادامه داشت و تنها با سلطۀ این دستگاه عظیم و پیچیدۀ استعماری بود که زبان فارسی رفتهرفته جای خود را در سرزمین هند به زبان انگلیسی داد.
در دوران اوج رواج زبان فارسی در هند آثار علمی متعددی (در کنار آثار مختلف ادبی چون دیوانهای اشعار) به این زبان تألیف شد. در حیطۀ علوم طبیعی(شامل پزشکی، داروشناسی، گیاهشناسی و...) بخشی از مهمترین متون زبان فارسی، که بهخصوص از نظر حجم کاملاً قابلتوجه و بررسی هستند، در هند تألیف شد. یکی از این آثار مخزنالادویه نوشتۀ میرمحمد حسین بن هادی عقیلی علوی خراسانی شیرازی میباشد.
میرمحمدحسین نوۀ خواهری حکیم علویخان، پزشک مشهور دوره نادر شاه افشار و پزشک مخصوص اوست، که پیش از بهقدرت رسیدن نادر در ایران به هند مهاجرت کرده بود. با ورود نادر به هند به اردوی او پیوست و پزشک مخصوص او شد. اما پس از مدتی از او جدا شد و به هند بازگشت و در همانجا هم فوت کرد.
آگاهیها دربارۀ شخص میرمحمدحسین، برعکس نیای او، کم است. در فصل چهاردهم مخزنالادویه میرمحمدحسین نسب خانوادگی خود را نوشته است. بهجز این آگاهی، دیگر دانستههای ما دربارة او در لابهلای صفحات تاریخ پراکنده است و جمعآوری آنها همت بسیاری میطلبد. دست روزگار بوده است یا هر اتفاق دیگر، بین این پدربزرگ (حکیم علویخان) و نوه (میرمحمدحسین) علاوه بر نسب خانوادگی، رابطۀ علمی نیز برقرار بوده است. از این قرار که علویخان مشغول نوشتن کتاب عظیمی دربارۀ پزشکی بوده اما موفق به اتمام آن نشده است و میرمحمدحسین کوشش کرد که این کار ناتمام پدر بزرگ را به پایان برساند. از این کوشش، مخزنالادویه پدید آمد که یکی از 5 کتاب موردنظر میرمحمدحسین و به تبع او، حکیم علویخان است. هنوز آگاهیهای ما دربارۀ مجموعۀ 5 کتابی که مخزنالادویه یکی از آنهاست کامل نشده است. این را میدانیم که این مجموعۀ 5 کتابی، به عنوان «مجمعالجوامع» شناخته میشده است. بخش مربوط به کلیات دانش پزشکی (یکی از این 5 کتاب) «خلاصةالحکمه» نام داشته است. بخش مربوط به مفردات «مخزنالادویه»، بخش مربوط به قرابادینها «ذخائرالترکیب» و از نام خاصی که به دو کتاب دیگر داده شده بود یا باید اطلاق میشد آگاهی نداریم. اما دستکم به این نتیجه میتوانیم برسیم که وقتی بخش ادویۀ مفرده مجمعالجوامع، خود کتابی به بزرگی مخزنالادویه است، مجموعۀ نهایی در چه حجم بزرگی میتوانسته است باشد.
|
براساس ذات زبان هندی که حرف «چ» در آن حضوری بسیار پررنگ دارد شاید بتوان بخشی از درهمآمیزی دانش گیاه داروشناسی هندی با همین دانش در بستر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی را در بخش مربوط به حرف «ج» مخزنالادویه (که مؤلف داروهای حرف «چ» را نیز در آن گنجانده) سراغ گرفت. در این بخش رویهمرفته 71 مادۀ دارویی اعم از معدنی یا گیاهی معرفی شدهاند. از بین این تعداد دارو دستکم 20 عنوان آنها را میرمحمدحسین با اصل هندی آنها معرفی کرده است. به عبارت دیگر، جزء داروهایی دانسته است که نتوانسته مانند آن را در دیگر منابع خود بیابد و آنها را مستقیماً ذیل عنوان هندی خود آورده است (در همین حرف «ج» به داروهای چنپا، چکوتره، جکوند، چکی، جرونچی و چاول منکری میتوان اشاره کرد) و شاید همین مقدار برای معرفی میزان درهمآمیختگی انواع گیاهان هندی، ایرانی، یونانی، سریانی و .... در سراسر مخزنالادویه کافی باشد.
اکنون که ویرایش جدیدی از مخزنالادویه در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد، شاید مناسب باشد فواید مختلف در دسترس بودن چنین آثاری را برشماریم. علاوه بر قصد اصلی میرمحمدحسین از تألیف این کتاب که بهدست دادن دایرةالمعارفی از دانش گیاه داروشناسی عصر و زمانه خود است و در کنار استفاده اصلی از مخزن که معرفی انواع گیاهان دارویی ایران و شبهقاره است، مخزنالادویه میتواند مورد استفادۀ جامعهشناسان، زبانشناسان، علاقهمندان تکوین دانش گیاه داروشناسی و البته مورخان پزشکی قرار گیرد. از این دید مخزن را میتوان به دو بخش عمده تقسیم نمود. بخش نخست آن شامل سیزده فصل است که در آنها میرمحمدحسین به گزارشی دربارۀ انواع داروها، چگونگی تأثیر آنها، مزاج داروها، چگونگی شناسایی داروها از همدیگر، چگونگی بهدست آوردن از گیاهان، چگونگی مصرف آنها، چگونگی وزن کردن داروها و مانند آن پرداخته و بخش دوم که براساس حروف الفبا به توصیف داروشناختی انواع داروها پرداخته است. بخش نخست مخزن (شامل 13 فصل پیش گفته) خود دارای آگاهیهای بسیار جالبی برای علاقهمندان تاریخ پزشکی در ایران و سرزمینهای اسلامی است. در همین بخش، فصلی وجود دارد که میرمحمدحسین به گزارشی دربارۀ پیوستگی دانش پزشکی و دانش ستارهشناسی پرداخته و از تأثیر پذیرفتن کانیها (جمادات)، گیاهان (نباتات)، و جانوران (حیوانات) از اجرام آسمانی سخن گفته است. براساس هستیشناسی گذشتگان ما، پزشک حاذق کسی بوده است که علاوه بر آگاهی از دانش پزشکی و داروشناسی، داروشناسی و گیاهداروشناسی و مانند آن از علوم دیگر شامل منطق، طبیعیات، هندسه، ستارهشناسی، احکام نجوم، موسیقی، پیشگویی (کهانت) و حساب نیز سررشته داشته باشد و بر همین اساس است که میرمحمدحسین بهطور مفصل به ربط دانش پزشکی و نجوم پرداخته است.
با کنار هم قرار دادن همۀ این موارد است که میتوان از مخزن به عنوان دایرةالمعارفی از دانش پزشکی تا قرن سیزدهم هجری یاد کرد.
اکنون که این ویرایش جدید از مخزن در اختیار ایرانیان و علاقهمندان زبان فارسی در سراسر جهان قرار میگیرد باید از این حرکت علمی، کوشش، صبر و برنامهریزی تمامی پدیدآورندگان آن آقای دکتر محمدرضا شمس اردکانی، خانم دکتر روجا رحیمی و خانم دکتر فاطمه فرجادمند قدردانی نمود.
دکتر علیاکبر ولایتی
رئیس گروه طب اسلامی ـ طب سنتی فرهنگستان علوم پزشکی